۱۳۹۹ تیر ۱, یکشنبه

"منتظر"

پادکست چلچراغ واژه ها، قسمت دوم
منتظر مضطرب است، ملتهب است، محروم، مستضعف و مُغرم است. منتظر سیلی خورده روزگار است، زمین خورده مشکلات است،گرفتار است. همه مردم عالم در این امر، در رنج از فقر، ناکامی، اعتیاد، طلاق، ناامنی، جنگ، بیماری و گرفتاری های دیگر با ما شریک هستند. آنها منتظر هستند که یک فرد معمولی عادی بیاید و دستشان را بگیرد. ولی آنها نه در امر دیانت، نه در سیاست و نه در علم و دانش موفق نمی‌شوند. این بیماری کرونا پرده را کنار زده است. ناکامی بشر در رویارویی با این بیماری، این سه قدرت و این مثلث و این سه ضلع را مورد افشا قرار داد که کاری از دست این ها ساخته نیست.

منتظر به لحاظ وخامت اوضاع زندگی خود در اضطراب، التهاب و اضطرار است و به خاطر محرومیت هایی که کشیده، بی‌قرار است. منتظر به دلیل غرامت غیرعادلانه ای که دارد می ‌دهد، یعنی همان غرامتی که شامل عمر، سلامتی و جوانی است، به اضطرار رسیده است. غرامت همان زورگویی تقدیر و فشار سرنوشت است. ما به عنوان یک منتظر غرامت می‌دهیم در عصری که انصاف نیست، وجدان نیست، عدالت نیست که اگر بود، استضعاف یعنی حق‌‌کشی، تبعیض و ظلم ایجاد نمی شد. استضعاف به معنای این است که روزگار و فرزندان روزگار، یک آدم بی دفاع را مورد حمله قرار می‌دهند. ما منتظر هستیم تا یک قدرت مافوق تمام قدرتمندان گشایشی در امور ایجاد کند. زیرا که از ابرقدرت ها هم کاری ساخته نشد، قدرت ها یا به دنبال منافع خودشان بودند یا این که حتی در اجرای نقشه پردازی های خودشان هم در گِل ماندند. ما در جستجوی یک قدرتی هستیم که سازنده این قدرت های مادی و اینچنینی است. یک منتظر هیچ گاه دست از انتظار نمی‌کشد، چرا که همیشه در چالش های زندگی است و همواره استغاثه می‌کند، التماس می‌کند و دائما کسی را پیدا نمی‌کند که دست او را بگیرد. پس این استغاثه او، التماس او، فریاد او و ضجه او در اوراق تاریخ ثبت می‌شود و تقویم ورق می‌خورد، یکشنبه می‌شود دوشنبه، می‌شود سه شنبه، می‌شود چهارشنبه، ناله های او در این اوراق و صفحات نقش پیدا می‌‌کند و در نهایت یک مأخذ و منبعی پیدا خواهد شد که جوابگو باشد.
بروجردی، کاشف توحید بدون مرز
خرداد 99

هیچ نظری موجود نیست: