مکتب شکوفایی آرزو

تاریخ چند هزار ساله بشریت مملو از جنگ‌ها و خونریزی‌ هایی است که هر چند وقت یک بار گریبان گیرش شده و صلح پایدار و آرامش را به آرزویی دست نایافتنی تبدیل کرده است. در این میان جنگ‌های ناشی از اعتقادات و ایدئولوژی‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل ناقض صلح در میان انسان‌ها بوده است در چنین دنیایی که صلح جزو شکننده‌ترین مفاهیم آن می‌باشد تمامی رهبران مذهبی مژده به آمدن مکتبی داده‌اند که روزی در این کره خاکی، صلح را در تمامی ابعاد آن نهادینه خواهد کرد و هر مکتبی به فراخور حال پیروانش از این دوران طلایی مختصاتی رسم کرده و رسیدن به این صلح پایدار را تبدیل به یکی از مهم‌ترین آرزوهای بشریت کرده است.
 آری به‌ راستی ‌که این صلح دائمی همیشه برای بشریت در حد آرزویی اغلب دست نایافتنی بوده است. شاید بارها این سؤال برای انسان‌ها مطرح‌ شده باشد که چرا هیچ‌گاه این آرزو رنگ واقعیت به خود نگرفته و شکوفا نشده است. علت این نکته را باید در متن خود ایدئولوژی‌ها جستجو کرد. با اندکی دقت در متون مدعی هدایت بشر و تاریخ ناشی از این متون درمی‌یابیم که صلح بین این دیدگاه‌ها غیر ممکن و بسیار شکننده‌ خواهد بود. به ‌عنوان‌ مثال سه دین توحیدی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام که تحت عنوان ادیان ابراهیمی از آنها یاد می‌شود تاکنون بزرگ‌ترین جنگ‌های تاریخ بشریت را رقم ‌زده‌اند چنانچه جنگ‌های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان و جنگ شش ‌روزه اعراب و اسراییل نیز به ‌عنوان جنگ بین مسلمانان و یهودیان نمونه‌هایی از آن نآن آ بوده است و حتی عده‌ای از متفکرین جنگ‌های جهانی اول و دوم را نیز برگرفته از جنگ‌های صدساله در فرانسه و جنگ بین مسیحیان کاتولیک و پروتستان می‌دانند و ریشه دو جنگ جهانی را نیز اختلافات مذهبی می‌دانند. در این میان متفکرینی که راهکارهایی برای صلح ارائه داده‌اند بیشتر در دو حیطه تکثرگرایی و شمول گرایی قلم‌فرسایی کرده‌اند اما در عمل به برقراری صلح کمکی نکرده و وضعیت صلح به‌ مراتب نسبت به گذشته بدتر شده است. شاید مهم‌ترین علت در شکست این تلاش‌ها عدم توجه به ریشه‌یابی علل و نگاه پیش داورانه به برخی از این مفاهیم بوده است.رزو آرز
در این میان مکتب شکوفایی آرزو که توسط حسین بروجردی معرفی‌شده است دارای ویژگی‌هایی می‌باشد که در مابقی مکاتب جای آن خالی بوده و یا توجهی به آن نشده است. در واقع شکوفایی آرزو، به واقعیت پیوستن مفاهیمی می‌باشد که بشر آرزوی آن را داشته است و یکی از این مفاهیم، صلح می‌باشد. برخی از ویژگی‌های این مکتب در صفحات بعد آمده است.

تضعیف مصادیق کاذب دین‌داری با تکیه‌بر دیدگاه عدم تطابق :
عدم تطابق مبیّن این مسئله است که آموزه‌های بشر در الهیات باید مورد بازنگری قرار گیرد و خداوند به ‌عنوان خالق بشر باید به شکل درستی شناخته شود. در طی تاریخ دینی بشر، این تناقضات همواره توسط محققین و علمای دین یا نادیده گرفته ‌شده و یا به دلیل نداشتن پاسخ و دلیل مناسب سرپوش گذاشته ‌شده است و توجیهاتی برای آن آورده شده است که به‌ هیچ ‌وجه کفایت عقل بشر متفکر را نمی‌کند.

دیدگاه عدم تطابق با تأکید بر دو حیطه به بررسی سوالات ارائه‌ شده می‌پردازد:
1-     عدم تطابق در بطن متون دینی
این عدم تطابق که به ‌وضوح در متون دینی اعم از کتاب آسمانی و احادیث و روایات دیده می‌شود و در طول تاریخ دین داری نه‌ تنها هیچ عالمی شجاعت بیان کردن آن را نداشته است بلکه همیشه توسط عالمان دینی که محل ارتزاق مادی و اعتباری شان دین بوده است، یا به ‌طور کل تکذیب شده، یا به‌ طور موهنی توجیه گردیده و یا با تهدید به تکفیر و تفسیق از مطرح کردن آن جلوگیری شده است.

2-     عدم تطابق بین متون دینی و آنچه در طول تاریخ دینداری رخ می‌دهد
این نوع عدم تطابق که کمتر به آن پرداخته ‌شده و در عصر حاضر به ‌طور رسمی توسط آقای بروجردی مطرح گردیده است، مربوط به عدم تطابق بین آنچه در متون دینی آمده و آنچه که در واقعیت و در بستر تاریخ رخ می‌دهد می‌باشد. ایشان با استفاده از عدم تطابق مذکور، مصادیق دینداری در عصر حاضر را به چالش کشیده و این مصادیق را تهدید کننده صلح می‌داند.
مکتب شکوفایی آرزو به ریشه‌یابی اختلافات پرداخته و علت را وجود فروعات متضاد در ادیان مختلف می‌داند بدین معنا که علت اصلی اختلاف بین پیروان مذاهب مختلف نه باور به خدا و خدا گرایی بلکه در مصداق تسلیم شدن به خداست به این معنا که به ‌عنوان‌ مثال شرایع ابراهیمی در پرستش خدای واحد اختلافی نداشته اما در مصداق‌های تبعیت از این خدا و تسلیم بودن در مقابل او اختلافات آشکار می‌شود و بسیار پیش ‌آمده که عملی در یکی از ادیان مصداق تقرب به خدا و در دیگر ادیان مصداق شرک و دوری از خدا می‌باشد در این حیطه اصطکاک بین ادیان مختلف پیش ‌آمده و جنگ‌های مصیبت باری را باعث گردیده است. این باورها و شرایع خشونت‌بار در برخی ادیان نسبت به سایر مکاتب راه را بر ایجاد صلح مداوم بسته است. دکترین " شکوفایی آرزو " به همسویی کارآمد و فرادینی با سایر اندیشه‌ها پرداخته و با اتکا به تحقیقات اکتشافی انجام‌شده، نتایج شگرف و امیدوار کننده‌ای در بین پیروانش داشته است و می‌تواند به ‌عنوان راه‌ حلی مؤثر در گسترش صلح و آرامش مورد توجه قرار گیرد. این مکتب با تأکید بر مشترکات ادیان، مصادیق تسلیم در برابر خدا را مورد پرسش‌های عقلانی قرار داده و با تکیه ‌بر ایرادات تاریخی این مصادیق سعی در کاهش خشونت و اختلاف داشته است چرا که ادیان به خاطر قدمت تاریخی و فاصله زمانی زیاد تا عصر مدرنیته، دچار تحریفات و دگرگونی‌های زیادی گشته و در اکثر موارد با فلسفه دین، که رفع اضطراب از اجتماع است، تناقض پیدا کرده است. گذر زمان زیاد و وارد شدن تحریفات فراوان باعث شده اطمینان صد در صدی به اصالت احکام وجود نداشته باشد لذا پایبندی مطلق و بی‌ چون‌ و چرا به اجرای احکام و شرایع معقول نیست.
مؤسس این مکتب می‌گوید: ( مذهبی که خود عامل هرج‌ و مرج است، چگونه می‌تواند حافظ  وجدان و شرافت و عزت بنی‌آدم باشد؟ وقتی‌ که تاریخ گذشته را می‌خوانیم، به‌عنوان یک دین دار، خجل می‌شویم که به نام خداپرستی، نبردهای هولناکی به وقوع پیوسته و خون‌های بی‌گناهان، ریخته شده، شاید بهترین دلیل برای جدایی دیانت از سیاست، تحکیم صلح باشد، زیرا که شریعتمداران، تحت عنوان جهاد و صدور عقاید دینی، به حملات خشن و مهلک، دست می‌زدند و از ابزار حیاتی دین، در مسیر کشورگشایی سوءاستفاده می‌کردند. تمام ادیان آسمانی، وظیفه در احیاء و ابقاء صلح داشته‌اند و چنانچه مذاهب الهی، خود، باعث     ناامنی در جامعه شده‌اند، از مقبولیت معنوی و مشروعیت ربوبی، زایل گشته‌اند. مردم جهان قربانیان نبود صلح‌اند، مکاتب متافیزیکی، مأمور ایجاد آرامش در جوامع انسانی بوده‌اند چرا که آفریدگار هستی، بنده نوازست و هرگز حاضر به سوختن بشر در آتش اختلافات و جنگ‌ها و درگیری‌ها نمی‌باشد. )
تأکید بر مسامحه در اجرای احکام و اینکه خدا اراده به سخت‌گیری به خلایق ندارد، که از اصول نظریه شکوفایی آرزو هست، که از اندیشه‌های صلح ساز  و رفع کننده تنش بین ادیان است.

باز تعریف هویت دینی به‌ عنوان بخشی از یک واحد بزرگ‌تر و تغییر اهداف مرتبط با هویت:
ایجاد هویت جدید مذهبی می‌تواند مرزهای اعتقادی را از بین ببرد به شکلی که همه متدینین را در یک جامعه بزرگ‌تر دینی جای دهد مثلاً ادیان ابراهیمی، یهود، مسیحیت و اسلام را در جامعه بزرگ‌تر که دین ابراهیم است جای  داد بدین شکل که آن‌ها را به اعتقاد واحد سوق داده و هویت جدیدی به ‌عنوان عضوی از دین ابراهیم در پیروان این ادیان ایجاد کرد و زمینه اختلاف عقیدتی را کم کرده و خشونت را کاهش داد. نظریه شکوفایی آرزو در حیطه گسترده‌تری وارد شده است به شکلی که کلیه آیین‌ها را از جمله ادیان ابراهیمی و حتی بت‌پرستان را در دایره توحید می‌داند و هدف همه آن‌ها را رسیدن به خالق می‌داند. ( آن بت‌پرستی که بت می‌پرستد در حقیقت دنبال خدای اصلی است منتها آمده برای خودش فروعاتی درست کرده تا بهتر توحید را درک کند )

تضعیف دیدگاه دوگانه شر و خیر :
دیدگاه شکوفایی آرزو با تضعیف این عقیده که فقط یک خیر مطلق در جهان وجود دارد که باعث رستگاری انسان می‌شود به کاهش تنش‌ها مبادرت می‌کند و در این مرحله نیز با تأکید بر خطاپذیری مصداق خیر ( یعنی آنچه که ما فکر می‌کنیم درست و صحیح است ) که علت آن تحریفات متعدد عمدی و غیر عمدی در این مفهوم می‌باشد، از تعصب پیروان ادیان نسبت به حقانیت خودشان کاسته و ریشه اختلافات را مورد حمله قرار می‌دهد. در دیدگاه شکوفایی آرزو فعل و ماهیت بد وجود ندارد و در واقع معنی بد از دیدگاه شخص و فرهنگ برمی‌خیزد . اصولاً دیدگاه دوگانگی در این نظریه مردود است و خیر و شر دارای تعریف مطلق نبوده و کاملاً نسبی می‌باشند.

مبارزه با خشونت نهادینه ‌شده دینی در قالب قوانین فقهی :
یکی دیگر از کارکردهای دین، قانونمند کردن و جهت دادن به خشونت است؛ چنانکه مومنین نمی‌توانند به همسران دیگران آسیب برسانند اما در خانه می‌توانند به هر دلیلی همسر خود را مورد آزار و خشونت قرار دهند در این میان هرگاه دین در ساختار حکومت راه ‌یافته حکومت جهت خشونت ساختار یافته از علمای دین کمک گرفته و علما این خشونت ساختاری را در قالب قوانین فقهی مدون کرده‌اند. ( هنگامی‌که علمای دین کنار حاکمان قرار گرفتند، آن‌ها را ترک کنید چرا که چنین عالمی منشأ آسیب به دیگران می‌شود دادنِ بهانه برای فشار و خشونت، باز گذاشتن دست‌های دیکتاتوران برای خفقانِ ملت‌هاست. این چراغ‌ سبز، بعدها به‌صورت قانون اساسی در ممالک اسلامی تدوین شد و موجب بسط و گسترش آزار و اذیّت رُعایا گردید و چون مستمسک شرعی داشت هرگونه ایراد و اعتراضی را با چوبِ تکفیر و تفسیق پاسخ دادند ) واضح است که خشونت دینی هنگامی‌ که با حکومت همدست شود به‌ راحتی ساز و کارهای اعمال خشونت را در اختیار خواهد داشت و قدرت لازم برای اعمال آن را از حکام به دست خواهد آورد.

باز تعریف صفات خدا و رد دیدگاه معذب بودن خدا :
آیینی که مبنای آن ترس از خدای معذب است و اینکه اگر دستورات خدا را به‌ درستی انجام ندهی دچار تنبیه سخت و آتش می‌شوی و در پی آن احکام مرتبطی در این زمینه برای پیروان وضع کرده است در تحکیم آرامش و جلوگیری در خشونت کارساز نیست. لزوم معرفی خدایی بخشنده و بنده‌نواز به شکلی که با پیروان خود مسامحه می‌کند اهمیت فراوان دارد.
( خداوند هرگز در دینی از ادیان توحیدی اسباب اذیت و آزار پیروان را فراهم نیاورده یعنی جعل قوانین ابتدا ملایم و مسالمت‌آمیز بوده است ولی در دوره‌های بعدی به علت مسائل سیاسی وجهه خشونت‌بار به آن داده ‌شده است ) اکنون پس از سال‌ های متمادی تدریس این مکتب در ایران به‌ عنوان کشوری با تنوع دینی و فرهنگی زیاد، نتایج امیدوار کننده‌ای در میان پیروان داشته است و دو مقاله دیگر که با استفاده از این مکتب به نتایج شگرفی در صلح منجر شده نیز در این اجلاس ارائه گردیده است و علاقه‌مندان می‌توانند به آن‌ها نیز رجوع کنند.
 این مکتب نتیجه چهل سال تحقیق و بررسی بر روی متون مختلف دینی بوده و تأثیرگذاری آن به‌ طور عینی در جامعه مشاهده‌ شده است. این مکتب به‌ عنوان مکتبی که از کشوری مسلمان نشأت‌ گرفته است در محدود و ریشه‌کن کردن احکام و قوانین قساوت باری مانند جهاد و مجازات دینی خشن بسیار کمک ‌کننده می باشد.
کاشف توحید بدون مرز
حسین بروجردی

متن نوشتار فوق بصورت فایل Pdf ،لطفا دانلود نمایید.

هیچ نظری موجود نیست: