۱۳۸۶ آبان ۶, یکشنبه

بيانيه جمعيتهاي مستقل مذهبي در تهران


پيرامون حكم صادره دستگاه امنيتي و اطلاعاتي در محكوميت به ظاهر قضائي آيت الله كاظميني بروجردي
بالاخره بعد از يك سال و چندماه به محاصره و حبس كشيدن روحاني مستقل و آزاديخواه ايران، حكم تحميلي و زوري بخش پنهاني وزارت اطلاعات در تداوم آزار و اذيت اين پيشواي ديكتاتورستيز و تحت شكنجه ، اعلام گرديد كه شامل:
ساليان متمادي در زندانهاي قرون وسطائي شهرهاي دوردست ، به علاوه خلع لباس روحانيت و به اضافه مصادره كليه اموال شخصي و عمومي كه در تشكيلات امور خيريه و زير نظر ايشان اداره مي‌گشت، گرديد و اسباب مضحكه حقوقدانان بين‌المللي شد . زندان در تبعيد ، روش ديگري براي اختفاي حالات اين فرزند معترض وطن و بنده ي مخلص خداوند است كه دور از چشم و گوش جهانيان به تنظيم فشارهاي روحي و جسمي بپردازند .
يك ماه قبل، در اعتراض به وفور بي‌عدالتي و گستره ستمكاري ، آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي ، دست به اعتصاب غذا زدند و بعد از مدتي با وخامت جسم، مواجه گرديدند و به بيمارستان زندان منتقل شدند و از نواحي قلب و معده و مغز به ضربه‌هاي بيماري مبتلا شدند و اكنون در نقاهت كامل روح و جسم، قرار دارند كه تشديد اعتراضات جهاني را مي‌طلبد تا اربابان استبداد را از حاكميت ايران مظلوم و تحت هجوم دور كنند.
موضوع كندن لباس روحانيت از تن كسي كه سي و پنج سال در آن قرار داشته نيز كاري بي‌خردانه و ناشي از دستپاچگي هيئت حاكمه زورگوست ، البته اين اونيفورم معنوي تا قبل از انقلاب فاشيستي ارج و قرب فراواني در كشور داشت و اكنون لكه ننگي بر دامن دين شده و جايگاه مردمي خود را از دست داده و منفورگاهي در تاريخ معاصر ميهن شده است .
اخذ اموال و اثاثيه محقر ايشان نيز در ادامه نشان دادن حقوق بشر انقلابي است كه استقلال و آزادي و جمهوريت ملت نجيب و سياستمدار ايران را به استهزاء كامل و همه‌جانبه گرفته ، چندين مؤسسه خيريه را در تهران و شهرستانها، با مبالغ بالا كشيده شده‌ي نظام نامردمي و غير الهي تعطيل كردند و درد و رنج بينوايان و محرومين زير مجموعه‌اش را افزودند.
اكنون فرصت اعتذار از مجامع بين‌المللي حقوق بشر گرفته شده و جائي براي وقت‌كشي مراكز مدافع عدالت و آزادي نمانده ، ‌لذا برخورد فعال و فراگير بين‌المللي را مطالبه داريم .
آبانماه 1386

۱۳۸۶ آبان ۴, جمعه

بخشی از گزارش ماهانه (مهر 1386 ) فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريکای شمالی
در مورد نقض گسترده، مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ايران
در اين گزارش بخش بسيار کوچکی از موارد نقض حقوق بشر در ايران را که توسط اين شبکه گرد آوری شده است به اطلاع می رسانيم
بین المللی :
ـ سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه ای نسبت به موج رو به افزایش شمار مجازات اعدامها در ایران که تنها از آغاز سال 2007 بالغ بر 250 مورد بوده است، هشدار داد. سازمان عفو بین الملل نگرانی شدید خود را از اعدام قریب الوقوع 6 ایرانی عرب تبار اعلام کرده است. اسامی محکومین به اعدام عبارتنداز : رسول علی مزرعه 65 ساله ، حمزه سواری 20 ساله ، احمد مرمزی 30 ساله ، عبدالامام زائری ، ناظم بریهی و زامل باوی که همگی آنها در زندان کارون اهواز در سلول انفرادی در انتظار اعدام بسر می برند.( رادیو فردا 27/7/86 )
اخبار مربوط به زندانيان سياسی :
ـ خانواده آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی طی نامه ای سرگشاده خطاب به محمود هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه اعلام کردند: بروجردی بدون برخورداری از حق وکیل در پشت درهای بسته محاکمه شده است. در بخش دیگر نامه مذکور آمده است : سید حسین کاظمینی بروجردی در نیمه ماه رمضان سال گذشته بازداشت شده و به بیماریهای تنفسی ، قند ، فشارخون و پارکینسون مبتلا شده است ، قدش خمیده گشته ، موهایش سپید و چشمانش کم سو شده و به سختی تکلم می کند ، تعادل جسمی خویش را از دست داده ، دچار لرزشهای دائمیست ، بدون کمک همبندیهایش نمی تواند حرکت کند و در یک کلام به علت شکنجه و فشارهای جسمی ، روحی و عاطفی آنقدر لاغر ، ضعیف ، ناتوان و مصدوم گشته که حتی اگر نزدیکانش هم او را ببینند، یقینا نمی توانند او را بشناسند.
دانشجويان بازداشت:
ـ یاسر گلی دانشجوی کارشناسی ارشد و از دانشجویان ستاره دار توسط نیروهای امنیتی در مقابل دانشگاه آزاد سنندج بازداشت شد. منزل وی مورد تفتیش قرار گرفت ، کیس کامپیوتر و دفترچه یادداشت اش توسط نیروهای امنیتی ضبط گردید. ( امیر کبیر 22/7/86 )
توقیف نشریات دانشجویی:
ـ نشریه دانشجویی « درفش کاویانی » به مدیر مسئولی فرزاد حسن زاده به حکم هیئت نظارت بر نشریات دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد توقیف گردید. ( آوای دانشگاه 11/7/86 )
دانشجويان: احضار و بازجویی
ـ دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه شاهرود با فشار مسعود الماسی نماینده خامنه ای در دانشگاه جهت بازجویی به کمیته انضباطی احضار شدند. ( ادوارنیوز 3/7/86 )
ـ ناهید افراسیابی ، کاظم رضایی ، آرش روستایی ، یونس میر حسینی و حمدالله نامجو دانشجویان دانشگاه شیراز به علت گرفتن روزه سیاسی در حمایت از حقوق انسانی دانشجویان زندانی دانشگاه امیر کبیر در کمیته انضباطی دانشگاه شیراز مورد بازجویی قرار گرفتند. ( نوروز 7/7/86)
ـ مجتبی تقوی نژاد، نیما رضایی ، محمد باقرنیا و حکیم تقی زاده دانشجویان دانشگاه یاسوج به اتهام تشویش اذهان عمومی با شکایت مدیر عامل مخابرات استان کهگیلویه و بویر احمد جهت محاکمه به دادگاه انقلاب احضار شدند. (ایسنا 27/7/86)
مطبوعات: بازداشت روزنامه نگاران
ـ سهیل آصفی وبلاگ نویس و روزنامه نگار پس از تحمل 2 ماه بازداشت با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد. ( 15/7/86 )
مطبوعات: احکام صادر شده توسط دادگاه ها
ـ بهمن احمدی امویی خبرنگار روزنامه « سرمایه » به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در شعبه 13 دادگاه انقلاب تهران به 6 ماه حبس تعلیقی محکوم شد. ( ایسنا 4/7/86 )
ـ اجلال قوامی و جهانگیر هاشمی از اعضای تحریریه هفته نامه توقیف شده « پیام مردم کردستان » به اتهام نشر مطالب خلاف واقع در شعبه اول دادگاه حقوقی سنندج ، هر یک به پرداخت 50000 جریمه نقدی و دو سال حبس تعلیقی محکوم شدند. لازم به یاد آوری است که اجلال قوامی در پرونده ای دیگر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به 3 سال حبس تعزیری محکوم شد، که هم اکنون در زندان مرکزی سنندج دوران محکومیت خود را می گذارند.( موکریان نیوز 9/7/86 )
ـ آکو کردنسب عضو انجمن صنفی روزنامه نگاران و مسئول بخش خبر هفته نامه «کرفتو» به اتهام « جاسوسی» به نفع مجاهدین از طریق جمع آوری اخبار تجمعات ، اعتراضات و جشن های غیرقانونی در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به 3 سال حبس محکوم شد. ( ایسنا 22/7/86 )
متن کامل گزارش را اینجا بخوانید

۱۳۸۶ آبان ۱, سه‌شنبه

سالگرد صدور اولین منشور حقوق بشر

روز 29 اکتبر، روز کورش بزرگ، و سالگرد صدور اولین منشور حقوق بشر، را گرامي بداريم
25 قرن قبل، در زمانه ای که توحش بر زندگی انسان ها چيرگی داشت، بيانيه ای انسان مدارانه و متمدنانه بر کتيبه ای خطاب به مردم «چهار گوشه جهان» نوشته شد که به مسایلی مهم در ارتباط با حقوق انسان می پرداخت؛ مسایلی که نه تنها در آن زمانه که قرن های قرن پس از آن و حتی امروزه نيز می تواند الهام بخش همه کسانی باشد که به انسان، و حقوق او باور دارند.

اين بيانیه که به نام «منشور کوروش بزرگ» شناخته می شود، بر الغاي تبعيضات نژادي و ملي، آزادي انتخاب محل سکونت، الغاي برده داري، آزادي دين و مذهب و تلاش براي صلح پايدار ميان ملت ها تاکید کرده است. اين منشور، که از سوي مردمان ايران زمين و از زبان رهبر سياسی خود کورش بزرگ، پايه گذار اولين امپراتوری جهان به بشريت هديه شده، در سال 1971 از سوي سازمان ملل متحد به عنوان اولين اعلاميه حقوق بشر جهان شناخته شد و، بدينسان، این افتخار به نام ايران، به عنوان مهد نخستين اعلاميه ی حقوق بشر، در تاريخ جهانی ثبت شد. اکنون و متاسفانه، ملت ايران از اين حقوق، که خود در درک، اعلام و تصويب آن سهم داشته اند، برخوردار نيست و دولت حاکم بر ايران نه تنها به اين حقوق کمترين بهايي نمی دهد بلکه حتی آرامگاه و شهر کوروش بزرگ، که از سوی سازمان يونسکو به عنوان «مکانی مقدس» در ليست گنجينه های بشری ثبت شده، به شکل های مختلفی (عمدی و غير عمدی) در خطر ويرانی جدی قرار داده است.
کميته بين المللی نجات پاسارگاد، که سه سال است به وسيله ی گروه کثيری از فرهنگدوستان و علاقمندان به ميراث های ملی و جهانی ايران تشکيل شده، بار ديگر، در سالروز صدور منشور کورش بزرگ، با تقديم بيشترين و بهترين شادباش های خود، از همه ی دوستداران حقوق بشر و علاقمندان به ميراث های ملی و جهانی تقاضا دارد که مصرانه و مداوم از سازمان های حقوق بشر، سازمان ملل و به خصوص يونسکو بخواهند تا اين گنجينه بشری را، (که تقدس خود را از اهميتی که کورش بزرگ برای انسان می شناخت به دست آورده) از ويرانی بيشتر نجات دهند.
با مهر واحترام
کميته بين المللی نجات پاسارگاد اکتبر2007

۱۳۸۶ مهر ۲۱, شنبه

۱۳۸۶ مهر ۱۸, چهارشنبه

بیانیه ی دفتر رهبر ضد استبدادی زندانی ایران در اروپا
به مناسبت سالگرد حملات غیر انسانی بانیان خشونت و قساوت به منزل آیت الله بروجردی

از آغاز دهه ی هفتاد شمسی که آیت الله آقا سید حسین کاظمینی بروجردی ، مجالس درس خود را در زمینه ی اعتقادات دین سنتی و نشر مستندّات مذهب غیر سیاسی و مغایرت اصل توحید با آئین انقلابی ، علنی ساخت ، در گیریهای دائمی ، بین سردمداران اسلام سیاسی با این منادی مستقل و آزاد الهی ، آغاز گردید و بگیر و ببندهای همیشگی ، ساختار زندگی این روحانی آزادیخواه و مردمی را دگرگون ساخت ؛ تا جائیکه در این جنگ و جدالهای نا برابر و نا عادلانه ، تاوان سنگین وناجوانمردانه ای را بر این خادم ملّت و مصلح ایران عزیز و بنده ی مخلص خداوند ، تحمیل کردند که جبران ناپذیر و اسفناک و حیرت آمیز بود .
مسجد او را محاصره کردند ، پدر و مادرش را کشتند ، منزل مسکونی او را ویران نمودند ، خانواده اش را گروگان گرفتند ، خودش را طی یکسال گذشته به انواع فشارهای روحی و جسمی ، شکنجه نمودند ، پیروانش را زندانی کردند ، با بوقهای تبلیغی دولتی ، شخصیّت و هویّت و موجودیّت او را هدف قرار دادند و به وارونه نویسی تاریخ پرداختند . حقیقتی را که این فقیه ضد ولایت فقیه ، در طول سالیان متمادی ، مطرح و دنبال می کرد ، آزادی اعتقادی و اعتراض به تفتیش عقائد و سانسور فکری بود ؛ و بر سر این فریاد تاریخی ، جوانی را هزینه کرد و عمر خود را صرف نمود . در سالهای اخیر ، بنابر احساس وظیفه ی میهنی و معنوی ، تحت لوای خدا جوئی دور از جار و جنجالهای سیاسی ، مردم را در دسته های گسترده به استادیومهای ورزشی می کشاند و به اعتلای کلمه ی مقدس آزادی می بُرد و همین مانور عظیم در دین خواهی ناپیوسته به حکومت ، باعث خشم اربابان زر و زور و تزویر گردید و آنگاه که کار به تظاهرات مذهبی بی نظیر در بزرگترین استادیوم سرپوشیده ی کشور رسید ، دریائی از انسانهای گرفتار و پریشان برای همسوئی با این پیشوای دیکتاتور ستیز ، گرد آمدند ، رعشه بر اندام تروریست دولتی افتاد و هرگونه مسامحه را جائز ندانستند و به ناچار ، دست به یورشی نابخردانه زدند و تقویم معاصر را به ابطال سراسر کذب سه دهه ی انقلابشان ، رقم زدند . در طول سه ماه محاصره ی خانه ی محقرش ، یکسره از طریق مأموران امنیّتی و اطّلاعاتی ، در تهدید و تخریب بود و صدها نفر از یارانش را که به محضرش می آمدند ، دستگیر می نمودند و به بند مخوف دویست و نه اوین می بردند و با کابل و باتوم و زنجیر ، می نواختند و می آزردند .
آنگاه که تراژدی یورشهای ستمگرانه حاکم ، به مجامع بین المللی و مراکز حقوقی جهان رسید ، درنگ را به مصلحت نظام خود ندیدند و با ستونهای نظامی و صفوف نیروهای مسلّح ، جنگ خونین و شرم آوری را با هزاران نفر از سیاست زدگان عصر ستمدینی ، آغاز کردند و روی مغولان را سپید نمودند و جمعیّت زن و مرد و پیر و جوانی که به اطراف منزل این رهبر سازش ناپذیر زندانی آمده بودند تا ثابت کنند که به خاطر دفاع از وطن مظلوم و خدای مهربان و ملّت مصیبت زده ، حاضر به تقدیم جان خویش می باشند را ، با گلوله و گازهای سمّی و میکروبی ، مصدوم نمودند و مجروحین را به آستان تاریخ معاصر ، اهدا کردند و سرافرازانه به تثبیت حریّت دینی و میهنی پرداختند و حالا نوبت ملّتهای نجیب و با وجدان جهان است که به یاری این رجل مظلوم و زیر شکنجه بیایند و با امکانات خود ، راه آزادگی و انسان دوستی را از هر گونه تردید و شائبه ای ، بزدایند .
اکنون باید مدعیان دفاع از حقوق بشر ، با ترغیب اعضای شورای امنیّت سازمان ملل متّحد ، به امضای قطع نامه ای در لزوم رعایت حقوق بشر دنیا ، تحت سرپرستی ایشان ، مبادرت ورزند و دیده بان حقوق بشر ، حضور علنی در کنار ایشان داشته باشد و سازمان عفو بین الملل ، با مطالعه ی دقیق حوادث گذشته چند ساله ی او و بررسی متن کیفر خواست تحمیلی بیدادگاه ویژه ی روحانیّت و تحلیل دفاعیات جانانه ی او ، دنیا را از واقعیتهای موجود با خبر سازند و بمباران تبلیغی رسانه های سانسوری و حکومتی بر علیه ایشان را خنثی سازند .
بر تمامی دولتهای آزاده ی جهان ، واجب وجدانی و انسانی است که پژواک فریادهای این روحانی مصلح زندانی ایران باشند که او خدای ادیان آسمانی را تبلیغ می کند و فلسفه ی درگیری او با اسلام حکومتی ، بر همین موضوع است که میگوید : چرا به نام پروردگار بخشنده ، جنایت می کنید و زیر عنوان دین ، معیشت مردم را تنگ می کنید و آسایش جامعه را می گیرید ؟!
تقاضای ایشان و همه ی گرویدگان به او از مقامات اثر گذار در شورای امنیّت سازمان ملل ، آنست که به هر طریق که میتوانند از دولت ایران ، آزادی مطلق او و هوادارانش را بخواهند و چنانچه از او به درستی حمایت نشود ، خواهید دید که اکثریّت قاطع مردم ایران در پشتیبانی او قرار دارند . به خواسته ی به حق سیاست زدگان مخالف اسلام سیاسی ، توجه کنید .
بیانیه ی فعالان حقوق بشر در ایران در سالگرد بازداشت آیت الله بروجردی
به نام آزادی
پس از گذشت یکسال از بازداشت آیت الله کاظمینی بروجردی وی همچنان در زندان اوین نگهداری می شود و فشارها و شکنجه ها بر وی و یارانش همچنان ادامه دارد . آقای کاظمینی بروجردی در مدت یکسال گذشته توسط مامورین وزارت اطلاعات شکنجه شده و با زور و جبر در مقابل دوربین های تلویزیونی بر علیه خود و یارانش و اعتقاداتش سخن گفته است .
وی هم اکنون در زندان اوین از بیماری های بسیاری که بر اثر شکنجه ها گریبان گیر ایشان شده است رنج می برد اما مامورین وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب از آزادی وی و یا درمان وی در بیمارستان جلوگیری می کنند .
تنها جرم ایشان این است که تعریف دیگری از دین اسلام به مردم ایران ارائه داده است و خواهان پایان خشونت بر علیه خود و یارانش شده است . پرونده سازی های مامورین وزارت اطلاعات برای یاران آیت الله بروجردی و ایجاد درگیری فیزیکی در منزل وی که موجب مقابله یاران ایشان شده است از جمله پرونده هائی است که وی را همچنان در بند نگه داشته است .
با توجه به ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر مبنی بر اینکه:
هر کس حق دارد که از آزادی فکر و وجدان و مذهب بهره مند شود و این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان است و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس می تواند از این حقوق منفردا یا مجتمعا به طور خصوصی و یا به طور عمومی برخوردار باشد.
و با تکیه بر اصل 32 و 33 مقررات سازمان ملل متحد در مورد حداقل رفتار با زندانیان که در آن بر ممنوعیت استفاده از سلول انفرادی و کاربرد شکنجه به منظور کسب اعتراف تاکید شده است.
فعالان حقوق بشر در ایران نسبت به نگهداری این روحانی معترض در زندان اوین ابراز نگرانی می کند و خواهان محاکمه عادلانه وی در دادگاه صالح بر اساس موازین حقوق بشری می باشد و به همین جهت از سازمان های حقوق بشری می خواهد که نسبت به رهایی وی از وضعیت کنونی از هیچ کوشش فروگذاری ننمایند.

۱۳۸۶ مهر ۱۵, یکشنبه

سروده‌ي آيت الله كاظميني بروجردي

در همدردي با همبنديهاي اينسو و آنسوي ديوار!
**********
اي هم‌قفس ، اي هم‌نفَس ، ما در قفس ، واي از نفَس
او در قفس ، رفت از نفَس ، يك فوج آهو در قفس
طوطي ، چو آمد در قفس ، الكن شد از اين قفل خس
يك همهمه در اين قفس ، كو صاحب قطع نفَس
يك ملتي اندر قفس ، تقويم عصري بي‌نفَس
سوز و گدازم در قفس ، آئين پاكم بي‌نفَس
من خانه سازم در قفس ، بيرون شوم از اين نفَس
من ناله كردم در قفس ، آواره كردم اين نفَس
صدپاره كردم اين قفس ، آزاده كردم اين نفَس
ني معبدم، ني مسجدم ، عاري شد اندر اين قفس
اشكم نگر ، خون جگر ، جوشد به فقدان نفَس
روزت گرامي ، شير ما ، افتاده‌اي اندر قفس *
از غلظت زجر و تعب ، وامانده‌اي از هر نفَس
مي‌رفت موج ارجعي ، از آسمان اين قفس
مي‌زد همي سيد به سر ، قلبم جدا شد از نفَس

زندان اوين ، سيد حسين كاظميني بروجردي
در سخت‌ترين احوال عصبي و دردناكترين شرايط جسمي
* اشاره دارد به روزهاي مهم در تقويم مبارزات تمامي استبدادستيزان كه در اسارت به سر مي‌برند

مِهر خونین ، اولین سالگرد یورش به آیت الله بروجردی ( قسمت دوم )

۱۳۸۶ مهر ۱۴, شنبه

بیانیه جمعیت مردمی حمایت از آیت الله بروجردی

یکسال از واقعه بازداشت و شکنجه روحانی مبارز، آیت الله کاظمینی بروجردی در زندان اوین می گذرد. ایشان به عنوان چهره ای اندیشمند و آزادیخواه، مقبول عده کثیری از ملت ایران می باشد. حکومت، طی سالیان گذشته همواره این فرزند رسول را در حصر و بایکوت قرار داده بود تا بدینوسیله ایشان را با خود همراه سازد؛ اما ایشان هیچگاه به مملکت و اعتقاد خود پشت نکرد. اززمانی که این چهره مبارز و دیکتاتور ستیز در نیمه رمضان سال گذشته توسط نیروهای حکومتی بشدت سرکوب شد، هاج و واج ماندیم که چگونه امکان دارد یک روحانی شیعی شناخته شده، در حکومتی که حکّامش داعیه رهبری تشیع در جهان را دارند، با این قساوت کم نظیر سرکوب می گردد! بنظر میرسد جرم بزرگ ایشان از نظر حکومت، مردمی بودن و در عین حال عدم وابستگی ایشان به نظام بوده است.
اقبال عمومی از این روحانی غیر حکومتی، نشان از این واقعیت دارد که مردم ایران از دین حکومتی و اسلام سیاسی به ستوه آمد و خواهان آیینی هستند که نه تنها خشونت حکومتی در آن راهی ندارد، بلکه مظهر نوازشگری، عدالت و مهرورزی بوده و برپایه اصل زیبای لا اکراه فی الدین استوار باشد.
سالیانی ست که با وجود دارا بودن ثروتهای سرشار نفت و گاز، در اوج فقر و بیچارگی گذران عمر می کنیم. شعار آیت الله بروجردی، خواسته اکثریت مردم ایران است.ما خواهان برابری و آزادی پرستش ادیان و مذاهب در این سرزمین هستیم. حمایت ما از آیت الله بروجردی برخواسته از روح ملی و میهنی ماست. ما فرزندان آن کوروش کبیر هستیم که در مملکت خود آزادی اعتقادی را حق مسلم همگان می دانست و همواره این زمزمه را بر لب داشت که خداوندا سرزمین مرا از دروغ حفظ کن.
در کمال تاسف، دیگر از آن تاریخ پر شکوه خبری نیست و مملکت ما تا به الان در آتش حکام مستبد می سوزد. در طول دوران 28 ساله این حکومت، علاوه بر اعمال محدودیتها و بی احترامی ها به اقلیتهای مذهبی، تریبونهای رسمی این حکومت مذهبی، محل دروغ پراکنی های بی حد و مرز ملایان بوده و براحتی احساسات و عواطف این مردم ستمدیده به بازیچه گرفته می شود.
در این برهه ی حساس تاریخی که کشورمان ایران به خاطر ماجراجویی های مسئولین این رژیم در خطر جنگ و نابودی قرار دارد ، اتحاد و همدلی ما در برابر عاملان این جنگ خانمانسوز امری حیاتی است.
ما علاوه بر آزادی فوری آیت الله بروجردی، خواهان اجرایی شدن مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، مبنی بر آزادی اعتقادی و مذهبی در ایران زمین می باشیم و از تمامی سازمانها و فعالان حقوق بشر دنیا می خواهیم که در برابر این بی عدالتی ها ، لحظه ای دست از تلاش بر ندارند.
پاینده باد وطن

۱۳۸۶ مهر ۱۲, پنجشنبه

تشدید حملات رژیم بر آیت الله بروجردی در آستانه سالگرد حمله به ایشان


ناطق نوری طی سخنانی در مراسم شبهای احیاء در حرم به اصطلاح مطهر خمینی، نسبت به گسترش خرافه پرستی در جامعه هشدار داد و افزود: یک عده بی دینِ بی سواد، مردم را به دور خود جمع می کنند و می خواهند با ذکر و دعا مشکلات مردم را حل کنند. اینها افرادی روانی هستند که فقط افراد عوام و روانی بگِردشان جمع می شوند.
رئیس دفتر بازرسی رهبری رژیم در ادامه گفت: این عده که موجب تحریف دین هستند حدّشان اعدام و سنگسار است. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که حتی از ذکر نام آیت الله بروجردی هراس داشت در ادامه بطور غیر مستقیم در حملاتی دیگر به ایشان می افزاید : شخصی که ادعای ارتباط با امام زمان را دارد حتی توان روخوانی قرآن را ندارد! ایشان به موارد دیگری نیز اشاره نمود از جمله فردی که یک عده ای را به کوههای اطراف تهران برده تا امام زمان را به آنها نشان دهد.
باید به عرض این آقا رساند که صرف ادعای شما بر وجود چنین مواردی هیچگاه دلیلی بر صحت گفتار شما نمی باشد. در کشوری که آزادی بیان و آزادی مطبوعات معنا و مفهومی ندارد، طرح چنین مسائلی صرفاً برای مصرف داخلی ست آنهم برای اقلیتی نادان که از قضا اکثریت آنها نانخور رژیم هستند. به بهانه برخورد با خرافه پرستی، اصل دعا و نیایش به درگاه خداوند یکتا را مورد هدف قرار می دهند به گونه ای که هم اکنون وقتی مسئله دعا بمیان می آید اولین چیزی که به اذهان متبادر می شود رمّالی و خرافه پرستی ست. وقتی منافعتان ایجاب می کند این مردم شریف را تا آسمان هفتم بالا می برید و با الفاظی چون مردم نجیب ، مؤمن و غیره از آنها یاد می کنید اما در جایی دیگر این مردم را مشتی عوام و ابله می خوانید .البته شما در این مورد کاملا راست می گویید و دقیقاً نظرتان را درباره این مردم بیان داشته اید.
آیت الله بروجردی به دفعات خواستار یک مناظره ی آزاد و علنی با سران رژیم بوده اما بدلیل ترس و هراس رژیم ، حاضر به قبول چنین درخواستی نشدند. وقتی یک مسئول رده بالای رژیم به همین راحتی در ماه رمضان که به قول خودشان ماه خودسازی ست ، دروغ می گوید ، اصلاً نباید تعجب کرد ؛ زیرا اساس این رژیم بر پایه دروغ و فریبکاری بنا نهاده شده است. کافی ست به وعده های دروغین خمینی در بهشت زهرا توجه کنید تا دریابید این شیاطین مقدّس برای رسیدن به خواسته های نامشروعشان به چه ابزاری تمسک می جویند ؛ زیرا این شعار که « هدف وسیله را توجیه می کند » از اصول اولیه این نظام است. این موجودات حقیر برای رسیدن به مطامعشان براحتی تمامی اصول اخلاقی را زیر پا می گذارند ، همانگونه که با شخصیتی چون آیت الله بروجردی کردند.
نکته دیگر آنکه در آستانه فرا رسیدن سالگرد حمله به آیت الله بروجردی، اینگونه حملات تخریبی کاملاً حساب شده می باشد. طرح همزمان مسئله آیت الله بروجردی بهمراه پرونده های کم اهمیّت دیگر و هدف قرار دادن همگی آنها به اتهامات پستی چون خرافه پرستی ، همگی در راستای ترور شخصیتی آیت الله بروجردی و کم اهمیت دادن حرکت ایشان می باشد . این اقدامات در حالی صورت می گیرد که مسئولان این رژیمِ به اصطلاح مذهبی، از ابتدای بازداشت آیت الله بروجردی به کمک بلند گوهای دولتی ، سعی در تحریف اصل قضیه داشته ، به گونه ای که حتی یکبار هم به اساسی ترین اصل اعتقادی آیت الله بروجردی یعنی شعار جدایی دین از حکومت ، در عصر غیبت امام زمان ، اشاره نکردند.
از قضا خود این ملایان دین فروش هستند که هر از چند گاهی به اشکال مختلف به ترویج خرافه پرستی مبادرت می ورزند . آقای محمدی گلپایگانی ، رئیس دفتر رهبری رژیم ، پس از فاجعه ی کوی دانشگاه در تلویزیون اعلام می کند که امام زمان را در بین صفوف مردم متدین ( شما بخوانید جیره خوار ) در حال راه پیمایی مشاهده می کند! آقای احمدی نژاد در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل ، هاله ای نورانی را دور خود مشاهده می کند! آقای مشکینی رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری پس از تشکیل دولت احمدی نژاد ادعا میکند که اسامی اعضاء کابینه ی احمدی نژاد ، به تأیید امام زمان رسیده است!!!!! آقای احمدی نژاد در سخنرانی دیگری در مسجد جامع نارمک تهران در چهارشنبه شب گذشته ، ادعای عجیب تری می کند و اینبار می گوید : مأموریت ما جهانی ست . خداوند پس از 1400 سال ما را تربیت کرده و برای ما مأموریتی ویژه تقدیر نموده و پرچمداری را به ما داده است !!! نگاه کنید که این مخترعان دین انقلاب 57 تا چه حد وقاحت به خرج داده و تمامی عناوینی که مختصّ حضرت امام عصر است را بین خود تقسیم می کنند تا یادآور این روایت باشند که امام حسین می فرماید : فرزند من مهدی کسی ست که دشمنانش به تقسیم امتیازات و اعتبارات خداداده ی او در بین خود می پردازند در حالی که او هنوز زنده است. ( کتاب الزام النواصب ص 67 ) آیت الله بروجردی به جهت همین افشا گری ها بود که هم اکنون به سیاهچال هارون زمانه افتاده است.
اینان در مطبوعات حکومتی ، همواره از آیت الله بروجردی بعنوان مدّعی ارتباط با امام زمان یاد می کنند در حالی که تاکنون مدرکی برای اثبات مدعای خود ارائه نکرده اند. ایشان همواره خود را بنده خدا می دانست و بس . اگر آقایان تنها یک مدرک دال بر اثبات ادعایشان دارند ارائه کنند تا حقیقت امر بر همگان روشن شود. از قضا ، این رهبران رژیم هستند که خود را نوّاب خاص امام زمان می دانند و در مواردی، آنقدر پا را از گلیم خود دراز می کنند که با بی شرمی تمام خود را امام و ولیّ امر مسلمین جهان می نامند!!!!
وقتی به نام اسلام هر روز فرزندان این مرز و بوم را به بهانه های واهی بر جوخه های اعدام روانه می کنند ، وقتی کارگر شریف ایرانی را به جرم مطالبه حقوق قانونیش به بدترین شکل ممکن سرکوب می کنند ، وقتی فرزندان دانشجوی ما را تنها به جرم دگر اندیشی از تحصیل محروم می کنند و ....... درک اینگونه اقدامات غیر اخلاقی بسیار آسان خواهد بود. عادلانه نیست کسی که امکان دفاع آزادانه ندارد، اینگونه مورد هجمه قرار گیرد. مطمئن باشید مردم زخم خورده ی ایران، اینبار فریب شما را نخواهند خورد. امیدواریم باورمندان به این رژیم بدور از هرگونه پیشداوری ، در این گفته ها تأمل نمایند. درآن صورت براحتی حقیقت امر بر آنها روشن خواهد شد.

۱۳۸۶ مهر ۱۰, سه‌شنبه

مِهر خونین ، اولین سالگرد یورش به آیت الله بروجردی

نامه خانواده آیت الله کاظمینی بروجردی

به رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی


جناب مستطاب حضرت آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
فرموده‌اید که محاکم جمهوری اسلامی ایران عادلانه و اسلامیست. شما خود بهتر می‌دانید که در همین محاکم، سید حسین کاظمینی بروجردی و جمعی از دستیارانش بدون برخورداری از حقوق اولیه خویش، بدون حضور وکیل و در پشت درهای بسته، بدون طی شدن مراحل قانونی، محاکمه شدند و سپس با انواع شایعه‌سازی های دروغین و افتراهای کذب در رسانه‌های جمعی، از ایشان پذیرائی شد.
حضرت آیت الله ؛ شما همواره فرموده‌اید که زندانهای حکومت اسلامی ایران، دور از شکنجه و ظلم می‌باشد. سید حسین کاظمینی بروجردی‌ در نیمه ماه رمضان سال گذشته،‌ قبل از آخرین بازداشت، تنها از بیماری قلبی و کلیوی رنج می‌برد و اکنون علاوه بر آنها، به بیماریهای تنفسی ، قند ، فشار خون و پارکینسون مبتلا شده است، قدش خمیده گشته، موهایش سپید و چشمانش کم‌سو شده و به سختی تکلم می‌کند، تعادل جسمی خویش را از دست داده، دچار لرزشهای دائمیست، بدون کمک همبندیهایش نمی‌تواند حرکت کند، و در یک کلام، به علت شکنجه‌ها و فشارهای جسمی و عصبی و عاطفی، آنقدر لاغر و ضعیف و ناتوان و مصدوم گشته که حتی اگر نزدیکانش هم او را ببینند،‌ یقیناً نمی‌توانند او را بشناسند!
حضرت آیت الله ؛ یقیناً شما جهان آخرت را باور دارید و خیلی بهتر از ما می‌دانید که در قیامت، مسئولیت احکام صادره در دادگاههای کشور و نحوه برخورد با متهمین در دوران ریاست شما، مستقیماً بر عهده شما خواهد بود.
حضرت آیت الله ؛ در این دنیا که دست ما و تمامی قربانیان احکام ناعادلانه‌،‌ از همه جا کوتاه است و هیچ فریادرسی در این زمین پهناور نداریم،‌ فلذا به این وسیله،‌ همزمان با شبهای قدر ماه رمضان، برای آخرین بار با شما اتمام حجّت می‌کنیم و هرگونه کوتاهی و اهمال شما را، در دادگاه عدل قیامت، بی‌پاسخ نخواهیم گذاشت.

برادران ، خواهر ، همسر و فرزندان سید حسین کاظمینی بروجردی
دوشنبه ، نهم مهرماه ۱۳۸۶ برابر با نوزدهم رمضان ۱۴۲۸ قمری