۱۳۸۷ دی ۳, سه‌شنبه

نقدی بر تعطیلی کانون مدافعان حقوق بشر - بابک داد

گزیده مطلب :

شک نکنيد اگر کانون مدافعان حقوق بشر، حوزه فعاليتش را در عرصه های اجتماعی و دفاع از حقوق آحاد جامعه گسترش ميداد، هيچ قدرتی نمی توانست به اين راحتی دفتر آن را مثل يک مغازه «پلمپ» کند. اين سئوال مدتهاست ذهن مرا اذيت ميکند که چرا بعد از سالها،تعداد فعالان اين حلقه مدافعان حقوق بشر در ايران،از اين تعداد اندک و کم اثر بيشتر نشده؟ کدام تفکری بر اين جمع اندک حاکم است که دفاع از حقوق بشر را به «دکانی کم مشتری و بی رونق» تبديل کرده که با چند مامور کلانتری يوسف آباد می توان در آن را بست و پلمپ کرد؟ مشکل فعاليتهای اين جمع اندک کجاست که شش سال بعد از دريافت جايزه نوبل،هنوز هم کانون تعداد همفکران ايشان،به همان تعداد اندک و کم اثری است که بود؟چرا خانم شيرين عبادی مسئله دفاع از حقوق بشر را به يک مسئله انسانی و حرکت همگانی (چنانکه واقعا" هست) تبديل نکردند و با زدودن اين تفکر غلط که حقوق بشر را يک فعاليت سياسی تلقی ميکند،خدمتی به بشريت نکردند؟ چرا ايشان از فرصت تاريخی جايزه نوبل خود، چنين بهره ای را نصيب جامعه ما نکردند تا دفاع از حقوق انسانها به امری مقدس، ضروری و همه گير تبديل شود؟ چرا حقوق بشر را از قالب کليشه ای يک «ادای روشنفکرانه» بيرون نياوردند و چرا از پتانسيل مذهبی و ايمانی جامعه بهره نبردند و مراجع دينی را برای دفاع از کرامت و حقوق انسانها توجيه نکردند تا دفاع از حقوق بشر، به يک حرکت و نهضت اجتماعی و فراگير تبديل شود؟

متن کامل را اینجا بخوانید

۱ نظر:

Unknown گفت...

با سلام خدمت آقاي بابك داد
برنامه ريزي دولت براي سرگرم كردن مردم و رسيدن به كار خود بسيار حساب شده است . خفقان موجود در كل سطح كشور از يك طرف و وضعيت گراني ها و ساير مشغله هاي فكري از طرف ديگر باعث شده مردم ايران سر در لاك خود كنند و روز و شب خود را به حل مشكلات شخصي خويش بگذرانند . ديگر وقتي براي اصلاح جامعه نمي ماند .
آيت الله كاظميني بروجردي شخصي هستند كه جان و مال و آرامش و خانواده خود را براي رسيدگي به حقوق بشر گذاشتند و همه ديديم كه با ايشان چگونه برخورد شد .
به اميد پيروزي همه طرفداران و فعالان حقوق بشر