۱۳۸۷ مرداد ۲۶, شنبه


به مناسبت قتل مرجع عالي قدر آيت الله العظمي سيد محمد علي كاظميني بروجردي توسط رژيم دين ستيز ايران در تاريخ 27 مردادماه 1381

بخش اول : شخصيت علمي و ديني
بخش دوم : انگيزه‌هاي دشنمي رژيم با ايشان
بخش سوم : كيفيت شهادت
بخش چهارم : تحليلي بر اقدامات رژيم بعد از شهادت وي
بخش پنجم : چگونگي كشته شدن خانم فاطمه نخي، همسر ايشان

گزيده اي از مطالب :

آيت الله العظمي سيد محمد علي كاظميني بروجردي در شهر بروجرد در سال 1303 ه.ش در بیت تقوا و مرجعیت دیده به جهان گشود. خانه اي كه محل نشو و نمايش شد، ساده ترين منزل شهر و خالي از هر گونه ظواهر مادي بود . دهه ي اول عمر شريفش در آغوش پدري با كرامت و فقيه و مرجعي زاهد شكل گرفت كه از زاهدان به تمام معناي عصر خويش و صاحب آثار علمی و حوزوی متعددی بود.
در دهه ي ششم، تأسيس مكتب فكري و عملي نور و ارائه ی ده ها نشریه ی علمی و تحقیقی مذهبی و ارسال به حوزه ها و کتابخانه های کشور و اعتلای تمدّن و فرهنگ امامان آسمانی به سراسر بلاد شیعی شكل گرفت . در اين دوران به علت گستره ي مطالعات و تحقيقات و سيره و روش زاهدانه، تواضع، فروتني و كثرت آثار و تأليفات، ديدگاههاي نقّادانه، ايشان را به مطرح ترين و سرشناس ترين چهره‌در مناظرات ديني و مذهبي مبدل كرد به گونه‌اي كه بارها آثارش مورد نقد و بررسي از سوي اسلام‌شناسان مطرح زمان قرار گرفت. آن دانشمند علوم اسلامي حدود 40 جلد رساله و كتاب به رشته تحرير آورد كه 30 جلد از آن تأليفات ارزشمند، تحت عنوان « سلسله منشورات مقدّس نور » به كرّات چاپ شد. بنحوي كه ناشران آثار قلمي ايشان، تمثال وي را با عنوان علامه بر روي كتب منتشره چاپ می کردند.

عدم همكاري ايشان با علما و روحانيون انقلابي در سالهاي قبل از انقلاب و مخالفت با تداخل دین و دولت باعث شد تا بعد از پيروزي انقلاب، پرونده‌سازيهاي زيادي بر عليه ايشان انجام شود و ايشان به عنوان روحاني معاند و ضد ولايت فقيه، تحت تنفر و آزار حكومت قرار گيرد و به خانه‌نشيني تحميلي تن دهد و امكان منبر رفتن و تبليغات ديني گذشته از وي سلب گردد. ايشان بارها در جمع نزديكان و علاقمندان خود گفته بود كه در دوران طلبگی در قم شاهد چه انحرافات فکری و عقیدتی از بنیانگذار انقلاب بودم و از مرجع مشهور شيعه، آيت الله سيد حسين طباطبائي بروجردي نیز مطالب بسياري شنیده‌ام مبنی بر اینکه آقای خمینی، به بهانه ي سرنگونی نظام شاهنشاهی ایران، در دین خدا بدعتگذاری خواهد کرد و ایمان مردم را به باد خواهد داد.
ايشان مخالف سرسخت حكومت فقها بود و رأي خود را منطبق بر مآخذ معتبر ديني و آراء اعاظمي چون آيت الله طباطبائي بروجردي و آيت الله خوئي و آيت الله شريعتمداري مي‌دانست و در پاسخ به این سئوال كه : چرا به عرصه اسلام سياسي وارد نمي‌شويد؟ جواب مي‌داد كه استادم، آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي، مي‌فرمود:

« به خدا قسم من نمي‌دانم كه سياست با صاد است يا با سين! »

متن كامل را با كليك بر ادامه مطلب بخوانيد

هیچ نظری موجود نیست: