۱۳۹۹ اردیبهشت ۳۰, سه‌شنبه

"عید فطر"

پادکست حلقه های مفقوده  قسمت دهم :

سلام
اهالی کلاس مجازی

در آستانه عید فطر هستیم، عید فطر از اعیاد دینی است، که برایش خواص زیادی گفته اند اما ما چیزی ندیدیم، از جمله خواصش این است که روزه داران زکات فطریه بدهند، به هر مقدار که می توانند، به نیازمندان، این هم با توجه به معایناتی که در سطح دریافتی های عمومی می شود، حق به حق دار نمی رسد، یعنی همه اش در یک مسیر خاص قرار می گیرد و به یک جهات معین می رود، خب وقتی که: 1- عید فطر بار اقتصادی برای فقرا نداشته باشد،2- بار خودسازی برای روزه دار نداشته باشد، یعنی بعد از یک ماه امساک، روز عید فطر می خواهد که افطار کند، امساک و افطارش عین هم باشد، هر دو در یک موقعیت نفسانی، نه در روزه صبور بوده، نه در غیر رمضان، نه در ماه رمضان خودشکنی کرده نفسش را ادب کرده، نه در بیرون از ماه.

عید فطر یک نمازی دارد که در قنوتش نمازخوان، روزه دار، با خدا حرف می زند چند بار هم این قنوت را تکرار می کند، می گوید "اللهم اهل الکبریا و العظمت" این بیعت با جبروتیت الهی است، اکثر مسلمین به زبان این حرف را می آورند، "اللهم اهل الکبریا و العظمت" یعنی خدایا تو اهل بزرگی و عظمت هستی، ولی بزرگی و عظمت خدا در زندگی مسلمین جایی ندارد، یعنی او را فراموش می کنند، همش خودشان را می بینند، اگر او را در نظر داشتند، مراقبت از اعمال را فراموش نمی کردند!
مسلمان ها دچار غفلت شدند یعنی عادت کردند ماه رمضان بیاید، عید فطر بیاید و برود، یکی از آفات خودسازی عادت است، یعنی شخص عادت می کند که یک فعل عبادی را اجرا کند، وقتی عادت کرد دیگر روی آن تأمل و تفکر نمی کند، مثل کسی که عادت کرده یک عمل مادی را انجام دهد، دیگر فکر کردن ندارد دیگر، یک نفر راننده تاکسی است عادت کرده که مسافر سوار کند، این دیگر فکر نمی کند این مسافر کیست، بدرد می خورد یا نه؟ سوار کردنش صلاح است یا نیست؟ چون به سوار کردن عادت کرده، حالا عادت متشرعین به اجرائیات عبادی همین است، مانع از دید درستشان شده، حالا آن "افلا تعقلونی" که قرآن گفته را زیرپا می گذارند، "افلا تشعرون" مشاعرشون تحت تأثیر چند چیز قرار می گیرد: ترس از جهنم یا طمع به بهشت، یا عادت، این سه تا، مثلث! در صدر اسلام اینجوری نبود، در صدر اسلام یا طمع به بهشت بود، یا ترس از جهنم یا طمع به کشورگشایی پیغمبر. می گفتند پیغمبر به یک جایی می رسد، چند تا کشور را زیر قدم می گیرد، ما هم یک مقامی برای خودمان می شویم ، کما اینکه شدند. ولی الان دیگر مسئله کشورگشایی نیست به جای آن عادت آمده، عادت می کند که این کار را بکند. باید عبادات را از مراحل این مثلث خارج کرد که ترس از جهنم، طمع به بهشت به خاطر اینکه این ها مربوط به میلیاردها سال بعد است کی دیده؟ کی شنیده؟ و آن موردی که دم دست است این است "عادت" عادت می کند که یک کاری انجام بدهد.
خدا نگهدار    
بروجردی، اردیبهشت 99 - حصر خانگی
از اینجا بشنوید.

هیچ نظری موجود نیست: