۱۳۹۸ مرداد ۲۸, دوشنبه

به مناسبت هفدهمین سالگرد شهادت قتیل مدائن


برای هر کسی یک زادروزی هست در ورود او به این دنیا و یک سالگردی هست در خروج او از این جهان.
این بزرگداشت ها و توجه به این آمد و رفت ها بنابر جایگاه و شخصیت اعتباری و اجتماعی انسان ها متغیر می شود. گاهی آمدن و رفتن مردان بزرگ در عصر خود به دلیل تهاجماتی که معاصرین به آنها می کنند، در صفحات تاریخ گم می شود و برعکس کسانی که در مقاطع زرو زور و تزویر پشتوانه دارند، هم در آمدن و هم در رفتن خود سر و صدا می کنند. برای اکثریت مردم عالم هم که فرقی ندارد، چون جایگاهی در تاریخ معاصر ندارند.

پدر من از جمله کسانی می باشد که آمدن و رفتن او مورد بایکوت تاریخ نویسان قرار گرفته است. ایشان به لحاظ اعتقادات خاص که ناباوری او به دیانت سیاسی است، مورد تحریم قرار داشتند و در حصر کامل بودند و اجازه هیچ گونه تبلیغ و تدریسی نداشتند. وقتی که ایشان از دنیا رفتند، تا توانستند خانواده و بازماندگان او را آزار دادند و اذیت کردند. اساسا ایشان اعتقادی به اختلاط دیانت و سیاست نداشت و از همراهان آیت الله سید حسین بروجردی طباطبایی در هشتاد سال قبل بودند که خود ایشان به عنوان مرجع تقلید شیعیان و رئیس فقها و علمای تشیع، قائل به لزوم تفکیک دین از سیاست بودند. به دلیل دوستی با آقای بروجردی طباطبایی، پدر من با ایشان در یک مسیر فکری قرار داشتند. رفتن ایشان از این جهان کاملا حساب شده و برنامه ریزی شده بود و دست های دشمنان ایشان به دلایلی که بارها گفته شده است در توطئه قتل وی آشکار بود. بغض و کینه دشمنان ایشان به حدی بود که نه می گذاشتند برای او سالگرد بگیرند و نه مسجد ایشان را محترم داشتند و حتی قبر ایشان از تعدی سالم نماند. علیرغم بایکوت تبلیغاتی، ایشان هرگز از بین نرفتند و نام او جاودان خواهد ماند و ممکن است به زودی تمام گمنامان عالم در یک تحولی دوباره مطرح بشوند.
 به هر حال برای همه شما دعا دارم. 

بروجردی/ 27 مرداد 1398
ایران- تهران- حصر خانگی

هیچ نظری موجود نیست: