۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه

هشتمین عید فطر در اسارت حکومت دینی

 اول شوال 1434 قمری، هشتمین عید فطری است که آقای کاظمینی بروجردی در زندان
حکومت دینی به اسارت رفته، گرچه دهشتناک و مرگ بار است این هشت رمضان متوالی درزندان های قرون وسطایی ولایت فقیه ولی نورافکنی گسترده ای بر تاریکی های زمان است که در پرتو آن، چهره واقعی دجالیتی که با تمام قوا بر حقانیت تاخته بود رسوا گردید.
هفت سال پیش در چنین روزهایی هفته های اول حبس او بود، بازجوها به سلول انفرادی بروجردی حمله می کردند به اتهام اینکه او می خواست دیانت جامعه را از زندان ولی فقیه آزاد نماید زیر مشت و لگد قرار می دادند! این بازجوها که از مراجع تقلید دولتی و درباری مجوز شکنجه کردن زندانیان سیاسی در دست داشتند در حین شکنجه و آزارهای روحی وجسمی به او می گفتند: تو آبروی نظام را بردی، تو می خواستی به بهانه نماز عید فطر مردم را به خیابان آزادی بکشانی". آنها  که عصبانی و وحشت زده، غوطه ور در منجلاب تعصب بودند، نعره می زدند: "آن چه نماز فطری بود که می خواستی با تبلیغات ماهواره ها برگزار کنی؟!
ولی براستی این همه خشونت و کینه برای چیست؟

در سال 85 هنوز حال و هوای کشور به گونه ای بود که رژیم ستمدینی، در بین بسیاری از اقشارمردم  ایران، بعنوان نماینده دین تلقی میگشت و برای حفظ ظاهر هم که شده حرمت ماه هایی چون محرم و رمضان را نگه میداشت، این درحالیست که در همین ایام کاظمینی بروجردی، یک روحانی شیعه مخالف، که سالها در تلاش برای افشای چهره واقعی این نظام بود در تلاش برای شکستن بایکوت عقاید و سخنانش از همین ایام محترم و پراعتبار بهره جست، تا صدایش را به گوش ملت برساند و تیشه بر ریشه مشروعیت نظام بزند. آنها مجبور شدند که در ماه رمضان به منزل آقای کاظمینی بروجردی حمله کنند و در سحرگاه رمضان جمعیت اطراف او را با باتوم و شوکر و گلوله و گازهای سمی پذیرایی کند، زیرا بیم آن میرفت که در عید فطر همان سال آقای بروجردی یکی از پر جمعیت ترین نمازهای عید فطرش را برپا کند که در کیفیت و کمیت بر نمازهای عید فطر حکومتی، برتری داشت. آخرین مراسم ایشان در استادیوم کشوری با خیل عظیمی از مردمی که از دین سیاسی به ستوه آمده بودند برگزار شده بود و تعداد شرکت کنندگان به شماره نمی آمد و حال آنکه عید فطر در پیش بود و تهدیدها کارساز نگشته بود و رژیم بیم داشت که در همان عید فطر تجمع او برگزار شود پس درنگ نکرد و ریسک و آبروریزی حمله به جمعیت مسلمان در ماه رمضان را به جان خرید تا مانع برگزاری این گردهمایی با شکوه و کارساز گردد. اینگونه بود که رژیم اعتبار دینی و مشروعیت خود را از دست داد و چهره واقعی دین ستیز و قدرت طلبش آشکار تر از قبل شد.
این نگرانی و ترس رژیم هنوز هم ادامه دارد، آنها دیده اند که بروجردی قبل از بازداشت بدون تبلیغات رسانه ها و زیر فشار و تهدید حکومت چگونه میتینگ های ده ها هزار نفری برگزار می کرد و به همین خاطر است که با گستاخی و ترس دائما حرف بی منطق خود را تکرار می کنند که "تا از رهبری طلب عفو نکنید و به خط و امضا و اثر انگشت خویش، تعهد به سکوت ندهید، از مرخصی درمانی خبری نخواهد بود!
ولی فقیه و ایادی او پاسخ عدالت خواهی بروجردی را با زندان و شکنجه و ترور شخصیت دادند! لذا در این ایام مذهبی بار دیگر سرنوشت دردناک آن پیشوای دینی و مردمی را از افق "فاعتبروا" به حوزه دید جهانیان و به ویژه مسلمانان آورده و از همگان و به خصوص از مجامع بین المللی درخواست می شود برای مهار کردن درندگان دینی در ایران و پایان بخشیدن به بمباران وجدان و الهیات، تدبیری عاجل بیاندشند.

با آرزوی تحقق عید فطر حقیقی که همانا بازگشت انسانها به فطرت و وجدان خویش است

هیچ نظری موجود نیست: