۱۳۹۲ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

فرصتی برای رییس جمهور جدید ایران تا ثابت کند اصلاح طلب است

وال استریت ژورنال یک مقاله به تحریر  لیندا فرام و مایکل لدین روز دوازدهم مرداد ماه منتشر کرده است که ترجمه آن در ادامه آورده شده است .

دیپلمات های غربی در مراسم تحلیف روحانی در روز یکشنبه باید او را به چالش بکشند تا زندانیان سیاسی را آزاد کند.
مراسم تحلیف حسن روحانی به عنوان رییس جمهور ایران که در روز یکشنبه برگزار شد، امید های زیادی را در میان ناظران غربی زنده کرد که گویا دوران جدیدی از اعطای آزادی در جمهوری اسلامی فرا رسیده است. آقای روحانی ممکن است بتواند ثابت کند که طبق ادعای حامیانش، یک اصلاح طلب است، ولی در میان صدها مخالف رژیم که از جمهوری اسلامی گریزان شده اند و یا در زندان ها به بند کشیده شده اند، هرگز چنین احساس شادی و خوش بینی وجود ندارد. 
از زمان انتخاب آقای روحانی در اواسط ژوئن، اعدام زندانیان توسط رژیم- به عنوان شاخصی از ماهیت ضد بشری حکومت- افزایش یافته است. در فاصله زمانی بین 20 ژوئن تا 20 ژوئیه سال جاری، دست کم 97 شهروند زندانی در ایران اعدام شده اند. البته این تعدادی است که رژیم رسما اعلام کرده است؛ به عنوان یک قاعده تعداد واقعی اعدام شدگان از تعداد اعلام شده همواره بیشتر می باشد. این در حالی است که در ژوئیه 2012 تعداد اعدام های تایید شده 29 مورد بود.
مراسم تحلیف برگزار شده  در روز یکشنبه به دیپلمات های غربی فرصتی خواهد داد که آقای روحانی را به چالش بکشند تا به جهان نشان دهد دوره جدیدی در تهران آغاز شده است. به گفته رژیم، نمایندگان 40 کشور در این مراسم شرکت خواهند کرد. گر چه هیچ کشور اروپایی مقامات رده بالای خود را به این مراسم اعزام نکرده است، لیکن به گفته وزارت امور خارجه بریتانیا، دیپلمات های اروپایی ساکن ایران در این مراسم شرکت خواهند کرد. این دیپلمات ها باید علنا تاثر عمیق خود را از این اعدام ها نشان دهند و وضعیت زندانیان سیاسی را که در زندان های ایران رو به فنا می روند، مورد توجه قرار داده و برجسته سازند.
اگر بنا باشد این رژیم بی رحم تحت فشار قرار گیرد، می توان به یک زندانی سیاسی ویژه اشاره کرد تا سایر قربانیان بی شمار ناشناخته نیز مورد توجه واقع شوند. در این شرایط دیپلمات های غربی نمی توانند مورد بهتری همچون وضعیت آیت الله حسین کاظمینی بروجردی را پیدا کنند، کسی که از سال 2006 در زندان بدنام اوین حبس شده است.
بر اساس گزارش های عفو بین الملل این پیشوای دینی 55 ساله در طی حبس به طور متوالی شکنجه شده است. این گزارش ها حاکی از آن است که با وجود بیماری های پارکینسون، دیابت، فشار خون بالا و همچنین ناراحتی های قلبی، همچنان از دسترسی ایشان به دارو جلوگیری می گردد. طبق گفته طرفداران و اعضای خانواده، وی در شرایط جسمی بسیار بدی قرار دارد و آنها نگران جان او هستند.
آقای بروجردی به این دلیل شکنجه شده و رنج می برد که آشکارا با دکترین بنیادی رژیم – که در روزهای اولیه انقلاب اسلامی سال 1979 توسط آیت الله روح الله خمینی اعلام گردید- مبنی بر این که تنها فقهای اسلامی می توانند بر کشور حکومت کنند [تئوری ولایت فقیه]، در ستیز است. آقای بروجردی در عوض به دیدگاه سنتی مذهب شیعه معتقد است که رهبران مذهبی باید به دور از سیاست باشند و از طریق موعظه و سخنرانی در مساجد، مومنین را هدایت کنند. او طی سخنان اعتراضی خود در سال 2006 ابراز داشت "این رژیم سرسخت معتقد است که مردم یا باید طرفدار اسلام سیاسی باشند و یا زندانی، تبعید و یا کشته خواهند شد. این رفتار تفاوتی با رفتار اسامه بن لادن و یا ملاعمر ندارد".
آقای بروجردی در سخنرانی های خود تساهل مذهبی بین همه معتقدین دینی و حتی کسانی که به خدا ایمان ندارند، را تبلیغ می نمود و اعلام می کرد که افراد باید در انتخاب دین خود آزاد باشند. می توان گفت احتمالا هیچ چیز دیگری به جز پلورالیسم دینی رژیم ایران را به دردسر نینداخته است! چرا که در طی سالیان اخیر اعضای جوامع اقلیت های مذهبی مانند بهایی ها و دراویش صوفی در سراسر کشور دستگیر و اعدام شده اند.
در سال 2010، نامه ای از طرف آقای بروجردی به طور پنهانی از درون زندان اوین به بیرون انتشار یافت که حاوی پیامی به یهودیان جهان به مناسبت جشن حنوکا بود. او در این پیام نوشت "هر باور مذهبی که ما را به خدا نزدیک تر کند حقیقت دارد. این نیرو بشریت را به سعادت و روشنایی خواهد رساند. در این روز بزرگ، ما اتحاد بین باورمندان معتقد به نور خدا را جشن می گیریم".
ممکن است بعضی ها در شگفت شوند که چرا آقای بروجردی در مقایسه با بسیاری از افراد دیگر که رژیم را به چالش کشیده اند، تاکنون اعدام نشده است. یک دلیل احتمالی آن است که علی خامنه ای، رهبر حکومت و حامیان سیاسی و مذهبی او از شورش مردم ایران در هراس هستند.
آقای بروجردی مورد حمایت وسیع هموطنان خود قرار گرفته است: هفت سال پیش هنگامی که نیروهای امنیتی به منزل وی هجوم بردند، هزاران نفر از مردم با اجتماع در اطراف منزل وی راه ها را بستند تا مانع دستگیری وی شوند. این اعتراض ها با شکست مواجه شد، چرا که رژیم بنا را بر این گذاشته بود تا به هر روش ممکن این منتقد دینی را خاموش سازد؛ فردی که اجتماعات عمومی او به حدی گسترده شده بود که مجبور بود آنها را در استادیوم های ورزشی با گنجایش هزاران تن برگزار نماید. رژیمی که همواره نگران توده های مردم خشمگین و معترض است، بعید بود که این رهبر بانفوذ را اعدام کند، چرا که مرگ وی شورش های گسترده ای در سراسر کشور در پی داشت. برای آنها بهتر بود که ترتیبی دهند که ایشان در زندان و به دلیل بیماری های جسمی از بین برود.
در کنار آن، آیت الله های حاکم سعی بر این دارند که آقای بروجردی را از توجه جهان خارج به دور نگه دارند. بر اساس گفته حامیان وی، وزارت اطلاعات ایران مامور ویژه ای را برای مراقبت شبانه روزی از سلول آقای بروجردی منصوب کرده است. با وجود این تدابیر، او به طور پنهانی نامه ها و یادداشت هایی را به دوستان و اعضای خانواده ارسال می دارد. نویسندگان این مقاله هر دو نامه های کوتاهی را از وی در خلال هفته های اخیر دریافت کرده اند. در یک مورد، او از تاخیر در برقراری ارتباط عذرخواهی کرده و شرح داده که نامه قبلی او توسط عوامل حکومت توقیف شده بود.
زمان آن فرا رسیده است که رهبران غربی برای آزادی آقای بروجردی و سایر افراد همانند او تلاش کنند. نماینده رسمی دولت کانادا در امور آزادی مذهب، آقای آندره بنت، در هفته گذشته دست به چنین اقدامی زده است که با انتشار بیانیه ای اعلام داشت: "ادامه بازداشت آیت الله بروجردی ثابت می کند که رژیم خامنه ای در بی اعتنایی به آزادی مذهبی و حقوق بشر گستاخ شده است".
بعضی ها ابراز نگرانی می کنند که این درخواست ها رژیم ایران را خشمگین سازد و شرایط را برای زندانیان بدتر کند. من یادآور می شوم هنگامی که رییس جمهور پیشین ریگان عملکرد ضد بشری شوروی سابق را با عنوان "امپراتوری شیطان" تقبیح نمود، مخالفان شوروی سابق به طور چشمگیری تقویت شدند. برای رژیم های سرکوبگر آسانتر آن است که مردم گمنام را بکشند تا افرادی که در اثر پیگیری بین المللی دارای نام و چهره سیاسی شده اند، افرادی که دنیای متمدن نگرانی خود را در مورد آنها نشان می دهد. مراسم تحلیف رییس جمهور روحانی در چهار آگوست، به دنیای متمدن چنین فرصتی را خواهد داد. 

هیچ نظری موجود نیست: