۱۳۹۸ آبان ۲۱, سه‌شنبه

١٩ آبان، روز جهانى علم در خدمت صلح و توسعه پايدار


 علم آموخته انسان و ذخیره بشر برای درنوردیدن آینده و زیرپاگذاشتن مشکلات جاری می باشد. هر چند علمِ دست و پا شکسته تاکنون به یاری بشر آمده، ولی کارآیی آن به طوری که که ادعا شده، گسترده نبوده است. نمونه های زیادی را می توان برای ناکارآمدی علم برشمرد، علم حتی تاکنون در خدمت جنایت هم بوده که خود دلیل دیگری بر عدم کارآیی آن می باشد.

از دیدگاه عمومی می توان ناکارآمدی علم را در گسترش تسلیحات نظامی، سلاح های کشتارجمعی، انباشته شدن زرادخانه های اتمی که همگی منبعث از آن هستند، برشمرد. در واقع این علم است که سبب پیدایش بمب های مختلف و اتم در خدمت کشتار همگانی می گردد.
از دیدگاه فردی نیزعلم هرگز به داد انسان نرسید. یعنی علم حتی دست کسی که عالم است را نیز به نوبه خود و به نسبت خود نگرفت، چرا که دانشمندان در زندگی خصوصی خودشان هم می لنگیدند.
کافی است که سرگذشت آنها را بخوانیم و زندگی های درونی آنها را بررسی کنیم. در مجموع علم نتوانست به طور عمومی و خصوصی به یاری انسان بشتابد. علم ناقص بود و هر چند انسان ها سعی کردند در هر رشته ای آن را کامل کنند، ولی نتوانستند. شاید به این دلیل که نیازهای بشر خیلی زیاد است، یعنی هر چه علم بیشتر توسعه می یابد، باز نیازمندی های بشر و احتیاجات مردم در زمینه های همین علوم از پیدایش فرمول های علمی پیشی می گیرد و حجم نیاز انسان ها فراتر از یافته ها و تئوری های فنی، صنعتی و تخصصی است.
اگر قرار است که علم در خدمت صلح باشد، نخست باید حاکمان اجراکننده آن باشند، چون آنها با علمشان، حکومت ها را اداره می کنند. علم سیاست همان علمی است که فرمانروایان می دانند چگونه جامعه را در دست بگیرند و مردم را تحت قدرت و به سمت خودشان درآورند. این یک علم خاص است و قطعا هر کسی نمی تواند حاکم شود، هر کسی نمی تواند آن بالا برود و هر کسی نمی تواند، رئیس، شاه، امیر و قدرتمند بشود. ولی این صاحبان قدرت به جای این که از علم برای خدمت به هموطنان خود استفاده کنند و همنوعان خود را نجات دهند، آن را برعکس در جهت استثمار ملت ها به کار بردند. اکنون اطلاعات و اهرم های کسب
اطلاعات روز به روز در جهان قوی تر می شود، در راستای همین که حاکمان بهتر بتوانند مردم را مهار کنند، مردمی که چیزی نمی خواهند جز حق خود، سهم خداداده شان از ذخایر زیرزمینی، حقوق اعتباری که شامل آزادی بیان، آزادی قلم و آزادی اندیشه است. ولی قدرتمندان به آخرین تکنیک ها در سیستم های جاسوسی و ضد جاسوسی دسترسی پیدا کردند تا ملت ها را خفه کنند.
اگر علم در خدمت صلح بود، باید سازمان ملل بر اساس واقعیت عمل می کرد، نه این که تحت اشراف دولت های خاص باشد و ابرقدرت ها بتوانند روی آن تسلط داشته باشند. جایگاه سازمان ملل در القا و توسعه علم حقوق بشر بود که خود آن به علم اجتماع بر می گردد و شامل علوم پایه و زیرمجموعه های مختلف همچون دانش ارتباطات، اتصالات، مراسلات، مواصلات،تبلیغات، خدمات و نظایر آن است، که هرگز چنین رویکردی از سازمان ملل محقق نشد.بلکه علم همانند خیلی مسائل دیگر در خدمت گردن کلفت های جامعه جهانی رفت، همان گونه که عقل نیز به مدد آدم های خاص رفت و آنها توانستند با بهره گرفتن از عقلانیت، انسان ها را به زیر یوغ خود بکشانند.
بروجردی، کاشف توحید بدون مرز
حصر خانگی، تهران،ایران
دهم نوامبر 2019
برای دیدن ویدئوی این پیام اینجا کلیک کنید.

هیچ نظری موجود نیست: