"محبوبیت جمهوری اسلامی به عنوان یك كشور قدرتمند مسلمان قبل از انتخابات 80 درصد و بعد از انتخابات به 27 درصد در كشور مسلمانی چون اندونزی كاهش یافته است."
سپس مفلوکانه مدعی شده است:
"امروز این آقایان - موسوی و کروبی - باید پاسخ بدهند كه چرا رفتاری را انجام دادهاند كه محبوبیت یك نظام اسلامی در كشورهای مسلمان كاهش یافته است؟ "
این حکومت همیشه ادعا داشته که از بیشترین محبوبیت در جهان و به ویژه در میان مسلمانان برخوردار است! و بی شرمانه خود را ام القرای جهان اسلام می داند! ولی این بار برای کوبیدن مخالفینش، بطور ناخواسته علیه خویش افشاگری نموده و اقرار به بی آبروئی و بی اعتباری خود کرده است.
دیگر کلام اینکه، شیوه نظام ولایت فقیه همواره این بوده که دیگران را متهم کند. آنها هیچگاه از خود نمی پرسند مملكتي كه صاحب ذخائر عظيم نفت، گاز و اورانيوم بوده و از استعدادهای بی نظیر انسانی و علمی برخوردار است، چگونه به کشوری تبدیل شده که مردمش در فقر و فلاکت اقتصادی و تنگناهای سیاسی و فکری قرار گرفته اند؟! و به جای آن، به ایراد گرفتن از امثال آقایان موسوی، کروبی، خاتمی و ابطحی می پردازند.
امواج ترور شخصیت علیه چهره های دیگری از جمله آقای بروجردی نیز مجددا به راه افتاده است. در یکی از این حملات اخیر که در روزنامه های دولتی منتشر شد، چنین آمده است:
"کاظمینی بروجردی با برنامه ریزی و حمایت تبلیغاتی رسانه های خارج از کشور با ادعای ارتباط با امام زمان، دادن اذکار عجیب به مردم و ادعای حل مشکلات آنان و ادعای رهبری دین سنتی و مکاتبه با سران کشورهای اروپایی و غربی و هم چنین پاپ و مصاحبه با رادیو و رسانه های خارجی سعی در ایجاد آشوب و جنجال و بزرگ نمایی خود داشت."
قلم فروشانی که مطلب فوق را تنظیم کرده اند، آنقدر از واقعیتهای جهان متمدن امروز به دور هستند که نمی دانند شخصیت ها و رسانه های خارج از کشور از کسی که ادعای ارتباط با امام زمان کرده باشد و کارش دادن ذکر به مردم به جای کمک واقعی به حل مشکلات آنها باشد، هرگز حمایت نمی کنند! اگر چنین ادعای مضحکی حقیقت داشت، رهبران و مسئولین نظام ولایت فقیه، به چنین حمایتهائی مستحق ترند! همگان می دانند که امروزه دمکراسی و حقوق بشر، جزو موضوعات اصلی در جهان است و آقای بروجردی صرفا به علت تلاش هایش در این راستا مورد توجه جهانیان قرار گرفته است.
بیان چنین اظهاراتی اقرار و افشاگری ناخواسته دیگری است که دروغ بودن ادعاهای رژیم مبنی بر اینکه مردم ایران در شرایطی آرمانی و ایده آل زندگی می کنند را فاش می کند. مگر چه تعداد گرفتار و فقیر در ایران زندگی می کند که اگر شخصی مثل آقای بروجردی، بدون برخورداری از تبلیغات رسانه ای به دنبال کمک به گرفتاران و بیچارگان باشد، به حدی مورد توجه و استقبال آحاد جامعه قرار می گیرد که باعث هراس حکومت تنگ نظر شود.
در اینجا به نقل قولی از دادستان ویژه روحانیت جعفر قدیانی اشاره می کنیم که در توجیه حمله نامتعارف حکومتی در سال 1385 به محل سکونت آقای بروجردی، آن هم در نیمه ماه رمضان، گفته است:
"ما مجبور به این اقدام شدیم؛ زیرا بروجردی می خواست با تبلیغ در رسانه های بیگانه، برای روز عید فطر میلیونها نفر را به خیابان آزادی بکشاند".
آری این میلیونها نفر جمعیت که جعفر قدیانی به آنها اشاره دارد، همان مردمی هستند که در این حکومت، گرفتار و بیچاره شده و به دنبال راهی برای رهائی هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر