اکنون
در میهن ما تفتیش عقاید در فرازهای اعتقادی، اجتماعی و اعتباری همچنان ادامه دارد
که موجب بدبینی ملت از دیانت سیاسی شده و این همه محدودیت ها و بازدارندگیهای
عدالت شکن را به پای معنویات گذاشته و از هر چه عنوان مذهبی است، میگریزند و تهی
میشوند. اعمال خشونت به نام اسلام که حمایل نام جمهوری شده، با گروههایی که از
تشیّع نشأت گرفتهاند و شعارشان اعتلای فرهنگ شیعه میباشد، چه توجیهی دارد؟!
امروز
به فضای باز و بدون اضطرابی نیاز داریم تا بتوانیم حداقل زندگی معمولی را داشته
باشیم. درحالی که اقتصاد کشور نابود است، اعدام و سرکوب مردمی که خود را به ناچار
مشغول به امور و مسائل مذهبی کردهاند تا خویش را از فشارها تخلیه کنند، بسی موجب
تعجب و تأسف است. همچون کاری که با معلم ما کردند و او را به جرم تدریس و تبلیغ
خداشناسی بدون مناسک قساوت بار و شرایع خالی از آزار و اذیت خلق، یازده سال بدون
وکیل و درمان و مرخصی، در بدترین شرایط حبس کردند که اکنون تبدیل به یک اسکلت بیجان
و کالبدی شکسته و منهدم شده است. اینک این انسان آزادیخواه در حصر خانگی قرار دارد
و دوازدهمین سال حبس را که گویای نقض مداوم و آشکار حقوق بشر است، میگذراند.
بهمن
1396
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر