هر
چند این فاجعه برای هم میهنان ما جانکاه و ناگوار است، ولی اطلاع از این که
جانباختگان در چنین مشاغلی با حقوق و دستمزد اندک جان عزیزشان را از دست می دهند،
درد ما را مضاعف می سازد.
به
هم میهنان و ملت شریف ایران هم باید تسلیت دوچندان گفت، چرا که علاوه بر از دست
رفتن فرزندانشان در این فاجعه، سال ها است که نفت به عنوان ثروت طبیعی که متعلق به
آنها است، غارت و نابود می شود، دارایی که هرگز منافعی برای آنها نداشته و همیشه
بر سر سفره اجانب بوده است.
برای
مردم ما که صاحب همه چیز هستند و هیچ چیز ندارند، جز نفرین و آه باقی نمانده است،
که اموال آنها به این گونه از کشورشان خارج می شود و فقط آتش تاثرشان را زیاد می
کند، از این که ثروتمند هستند و اجازه ندارند از ثروت خود استفاده کنند. این ناله
مردم است که موجب از بین رفتن این منابع می شود. بچه هایی که در میوه فروشی ها،
میوه ها را می بینند و حسرت خوردن دارند. خانواده هایی که به خاطر نداشتن پول،
مواد پروتئینی مصرف نمی کنند و دچار بیماری ها و سوء تغذیه می شوند، اجاره نشین
هایی که مجبور هستند به دلیل نداشتن اجاره خانه، در کانتینرها، چادرها و زاغه ها
زندگی کنند، کارمندان و کارگرانی که حقوق شان زیر خط فقر است، بازنشستگانی که
آرزوی مرگ دارند تا از ذلت و خجالت خانواده راحت شوند، بیمارانی که به دلیل نداشتن
پول در رنج و درد و عذاب می سوزند، همان طوری که این هموطنان ما در کشتی سوختند.
آنها مردند و دیگر اثری از آنها نیست، ولی ایرانی جماعت بیچاره، یک عمر است
می سوزد و صدایش را حتی خدا هم نمی شنود.
از
بین رفتن منابع، همراه با آه و نفرین این مردم است که سی درصد آنها حتی نان خالی
برای خوردن ندارند. تسلیت باید به مردم گفت که قربانیان این فاجعه هم تا زمانی که
زنده بودند، همانند سایر هم میهنان ما، له شده های بی عدالتی و تبعیض بودند، و بعد
هم که متاسفانه سوختند ولی از این شرایط تاسف انگیز راحت شدند.
برای
اعتلای این ملت بیچاره دعا می کنیم.
یکشنبه
24 دی ماه 1396
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر