۱۳۹۶ خرداد ۳۰, سه‌شنبه

گزارش مختصر از آکسیون اعتراضی 13 ژوئن در ژنو

یکصد وپنجمین اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار در شهر ژنو از تاریخ دوشنبه 10 خرداد آغازگردید و تا جمعه 21 خرداد ادامه یافت. رژیم جمهوری اسلامی ایران همچون سال های گذشته این بار نیز چندین نفر ازمزدوران خود را به عنوان هیئت نمایندگان کارگران ایران به این نشست اعزام کرده بود. درحالی دست نشاندگان دولتی به نشست ژنواعزام می شوند، که کارگران ایران علاوه برتحمل فقر و گرسنگی ناشی از دستمزد های تا یک چهارم زیرخط فقر، در زیر شدیدترین سرکوب امنیتی، تعقیب، زندان وشلاق بسر می برند، ازانتخاب نمایندگان واقعی خود وایجاد تشکل مستقل کارگری محروم هستند و فعالین کارگری تحت پیگرد قرار دارند وبا اتهامات گوناگون به زندان محکوم میشوند.
هر ساله تشکلات کارگری و مدافعین حقوق بشر، آکسیونی در مقابل ساختمان این سازمان در ژنو برگزار می کنند در پشتیبانی از کارگران ایران، امسال نیز، در این تظاھرات در برابر محل اجلاس سازمان جھانی کار در غیاب نمایندگان واقعی عده زیادی شرکت  کردند و نامه ها و بیانیه هایی هم به خانم کارین کورتیس، مسئول امورسندیکائی سازمان جهانی کار، تحویل داده شد . آقای مجید محسنی، عضو نهاد مدنی بروجردی ضمن شرکت فعال در تجمعات حمایت از کارگران ایرانی در این روز هم با ایراد سخنرانی پیامی را قرائت کرد که متن آن به شرح زیر است:
امروز من، در بین شما دوستان و سروران عزیز به نمايندگی از شخصي سخن مي گويم كه هميشه حامي محرومين و رنجديدگان بوده و هست: آقاي سيد حسين كاظميني بروجردي،
ایشان معتقدند کارگر، مدیریّت هستی را به عهده دارد، کارگران، صاحبان اصلی جامعه اند،
با تلاش آنهاست که چرخ اجتماع به حرکت در می آید.
 کار، یعنی، زندگی، و تداوم حیات، ممکن نمی باشد مگر با کوشش و تلاش مسئولین آن، که نامشان، کارگرست،
امروز کل کشورهای جهان، به نوعی درگیر فقر و فلاکت و درد و غم و غصّه هستند، امّا این فشارها بر طبقۀ کارگر که پایین ترین مرتبۀ جامعۀ از لحاظ درآمد قرار دارند، بسی بیشتر و دلخراش تر است. 
نباید فراموش کرد که این شغل شریف، یک مشغلۀ فراگیر است و همۀ تلاشگران را در خود جای می دهد،
از خداوند که گردانندۀ این جهان است، تا معلمین و تا یک کارگر ساده که مشغول مجاهدت است،
چرا مسئولین کشوری که مدعی دیانت است به مردمش از هر صنفی، ستم می کند بویزه برای کارگران ؟ ما از مسئولین محترم سازمان ملل تقاضا می کنیم دولت و حکومت ایران را در مورد این همه بی عدالتی که بر مردم و بویژه کارگران اعمال می کند مورد پرسش و مواخذه قرار دهد. حکومت ایران ، بعنوان یکی از اعضای سازمان ملل موظف است که پاسخگو باشد. چرا حتی نمایندگان واقعی کارگران و نمایندگان واقعی مردم نمی توانند در مجامع بین المللی صدای این مظلومین را به سایر کشورها برسانند؟
امروز، استاد ما هم، بسان یک کارگر عقیدتی و سیاسی، در کرسی های علمی و تحقیقاتی و انتقادی و اعتراضی، می باشد،
او که بیست و پنج سال است برای جدایی دیانت از سیاست، مبارزه می کند، همیشه در رنج و عذاب و آزار و اذیّت بوده، به این کارگر فکری و فرهنگی، ستمهای بسیاری از ناحیۀ حکومت ایران، وارد گردیده، که سالیان درازی را به خاطر اعتراضاتش به ظلمها و تبعیضها و تحقیرها، در زندان به سر برده و اکنون در اسارت بیماریها و نقاهتهای روحی و جسمی قرار دارد.

این کارگر ناتوان و بی رمق، از حصرگاهش به تمامی کارگران عزیز، درود می فرستد و آنها را در نداری ها و فشارها و حق کشی ها، همدردی می نماید  از خداوند بزرگ، برای همۀ آنها، آرزوی اقتدار و سربلندی می نماید، به امید رفع زورگویی از طبقۀ زحمتکش و با اخلاص کارگر

هیچ نظری موجود نیست: