۱۳۹۱ تیر ۱۶, جمعه

نامه آیت الله کاظمینی بروجردی به آیت الله سیستانی

خدمت آیت الله سیستانی، مرجع شیعیان
 سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
این پیشوای زندانی که مدت هفت سال در بندهای مختلف ولایت مطلقه  فقیه، در اسارت انواع شکنجه های روحی و جسمی و خانوادگی قرار دارد از نوادگان  سید محسن اعرجی بغدادی  کاظمینی است که شما به وسعت و عظمت  ال اعرج در کشورهای اسلامی واقفید . پدرانم  به نص کتب رجالی وانساب از رهبران شیعه و مراجع مسلمین بوده اند. و علت مغضوب شدنم از ناحیه حکام مدعی شریعت، پایگاه عظیم اجتماعی و اقبال بدیع مردمی بوده بطوری که در مجالسم که در معرفت ائمه الهداه المهدین منعقد می گشت  دهها هزار نفر بدون اعلان رسانه های خبری گرد می امدند و از اقیانوس الهیات و معنویات برخوردار می شدند .
ولی از آنجا که بنده به تبع اجداد پاکم مخالف دین سیاسی بودم و خواستار جدایی دیانت از سیاست هستم به  قساوت و جنایت هر چه تمام تر رو به سکراتم و روزهای سختی را سپری می کنم که از دسترسی به دارو و درمان و وکیل محرومم.
از آنجا که می دانم این دردنامه موثق تاریخ به دست شما نمی رسد آن را به صورت سر گشاده و به اوراق بهادار تقویم معاصر سپردم تا آیندگان به حقایق موجود در این انقلاب پی ببرند و از اخبار و اسرار پنهانی این رژیم مذهبی نما مطلع گردند .
آیت الله سیستانی، جو تبلیغی حاکم  بر ایران  به گونه ای است که همگان تصور می کنند که شما حامی ملاهای درباری هستید و از فجایع جاری بر رعیت بی پناه حمایت می نمایید. امروز اهالی کشور امام زمان، در فقر و فلاکت غوطه ورند و میلیونها  ایرانی به خاطر نداری و نیاز، در بیماریهای مهلک و خطرناک دچار روزمرگی هستند. جوانان شیعه به خاطر اوج محرومیتها ی مالی و اعتقادی  و روانی در مسیر استحاله فکری قرار دارند و پایگاه اهل بیت عصمت و طهارت به سمت بدبینی به خدا و رسول و امامان غدیر حرکت می کند.
مراجع تقلید موجود در مملکت، برخی حکومتی و نان خور استبدادند، که کاری جز تجلیل از ظلم و خفقان و فشار ندارند و بعضی نیز از سرنوشت آیت الله سید کاظم شریعتمداری عبرت گرفته و عبا برسرکشیده و در خلوتگاهشان مناجات می کنند. شما بگویید بر مقدرات فرزندان این آب و خاک عزیز چه می گذرد؟
بزودی بر قبور عقاید حقه طایفه ناجیه، فاتحه خواهید خواند و عاصمه تشیع به موزه ای از حرارتهای فراموش شده علوی، فاطمی و مهدوی مبدل می گردد.
سید حسین کاظمینی بروجردی
ایران – تهران- زندان اوین
تیرماه 1391- شعبان 1433

۱ نظر:

ناشناس گفت...

چطور ميتوان دريافت كه اين نامه مهم به استحضار آيتالله سيستاني ميرسد يا خير؟