۱۳۸۸ خرداد ۵, سه‌شنبه

نامه سوم حسن نایب هاشم

در بیست و پنجمین روز اعتصاب غذا

از آغاز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ تا پایان “انتخابات” دورۀ دهم “ریاست جمهوری”
در اعتراض به دستگیری های خودسرانه و شکنجه مستمر زندانیان ،
    احکام سنگسار، اعدام کودکان و اعدام های پرشمار بزرگسالان،
در حمایت از همه زندانیان سیاسی و دیگر مقاومت کنندگان در برابر “انتخابات” مدیریت شده “ریاست جمهوری”

۴ خرداد ۱۳۸۸ 

بهروز و حسین عزیز، سایه ای کمرنگ از شما، پایان اعتصاب غذایتان را انتظار می کشد!

 از خاطره ای تلخ به واقعیتی همچنان تلخ باز گردم. امروز ۴ خرداد ۱۳۸۸ است. خرمشهر آزاد شده در ۲۷ سال پیش هنوز آباد نشده است. جنگ سال هاست به پایان رسیده است. اما امنیت هنوز تأمین نشده است. نه نزد مردم که جان و مال و شغل و آینده و …برایشان مصون نیست و نه برای حاکمیت که کوچکترین حرکت زنان، کارگران، جوانان، دانشجویان، روزنامه نگاران، روشنفکران، دگراندیشان و دگرباشان در جهت طرح ابتدائی ترین خواسته هایشان را، تهدید “امنیت ملی” به حساب می آورد.

امروز روز بیست و یکم اعتصاب غذای بهروز جاوید طهرانی، آخرین بازمانده قیام دانشجوئی ۱۸ تیر در زندان گوهردشت کرج و حسین کاظمینی بروجردی، روحانی خواهان جدائی دین از دولت، در زندان یزد است. خطر مرگ، جان هر دو زندانی را تهدید می کند. من نیز در روز بیست و پنجم اعتصاب غذایم هستم. ولی شرایط من با این دو عزیز، قابل مقایسه نیست. ایشان هر دو، در تمام سال های زندانی شان در معرض ضرب و شتم و شکنجه های مداوم جسمی و روانی بوده اند و اکنون اعتصاب غذا نیز به آن اضافه شده است و به خاطر تمام اینها از نظر وضعیت سلامتی در شرایطی بحرانی به سر می برند. شبکیه چشم آقای بروجردی آسیب جدی دیده است و وی از نارسائی شدید قلبی و عفونت زخم های ناشی از ضرب و شتم در عذاب مدام است.

متن کامل ...

۳ نظر:

ناشناس گفت...

با سپاس
باید هر چه سریعتر ایت الله بروجردی را از دست این جلادان نجات داده شود

زنان مبارز گفت...

سلام
به امید آزادی تمام زندانیان دربند می جنگیم تا آخرین قطره خون

مختار گفت...

این گزارشات همه اسنادی هستند که روزی دولتمردان جمهوری اسلامی باید به نام پاسخ دهند و وای از آن روز