۱۳۸۷ مرداد ۹, چهارشنبه


بعثت ، حياتي نو به كالبد بشريت

رجب ، مـاه بعثـت است ، در بعثت، رهـائي از ظلمات ، مترتّب مي شود ، مبعث ، نعمت بزرگ الهي بوده كه در قبال آن ، منّت عظيمي مطرح گرديده ، خـدائي كه هيچ چيزي را به رخ بندگانش نكشيده ، اين يكي را يـادآور شده كه قدرش را بدانيد و از آثـارش بهره مند گرديد ، قرآن در باب ارسال رُسُل ، ابواب جهانشمولي را مطرح كرده كه بايد در آنها دقيق شد ، در جائي مي گويد كه اگر از كرانه ي رسولان ، دور مي شديد ، هر آينه در جـادّه تـوحّش سرگردان مي مـانديد ، اگر اصـول ديـن را در افعـال و افكـارمان مي يابيم محصول زحمات سفيران آسماني مي باشد ، در فراز ديگري از مُصحف شريف آمده كه با انبيـاء ، اسنـاد و مـدارك و براهيني ضميمه گشته تا از سوء استفـاده ديگران از اين سِمَت جلوگيري شود ، هر يك از آنهـا ، نوشتاري مي آوردند تا جمله نيـازهاي شما را عرضه بدارند ، پس فـرهنگ مسلمين ، متجلّي در قـرآن است و خـطّ رسم چگونه زيستن ، منقوش در همين اوراق مقدّس مي باشد ، در برانگيختن منتخبـان عرش ، دروسي است سـازنده كه مي توان با درايـت در قصص انبيـاء ، به آن رموز ناگفته دست يافت، با بعثت آموزگاران بشر، هرگونه عذر و بهانه اي، مخدوش است و در آخرت در جايگاه شهود، پيامبران عصـر مـا قرار مي گيرند و به شهادت و شكايت مي پردازند ، آفريدگار توانـا مي گويد وجود ايشان ترازو بوده و ميزان سقوط و صعود آدميان مي باشد ، يعني هر نوع فاصله گيري از دستورات ايشان ، موجبات فناي در ظلمات را فراهم مي آورد و تقرّب به كلمات و مواعظ آنها ، خلود در رضايت و سعـادت دو جهـان را مقرّر مي نمـايد ، اخلاق نيكو ، ميـراث آنهاست ، محمّد اميـن مي فرمايد فلسفه آمدن من به سوي شما ، زيباسازي خُلق و خـو مي باشد ، با اخـلاق حَسن به مدينه فـاضله مي رسيم و بـد خُلقي ، هيـزم آتش مي باشد ، در تخلّق به بـرخورد آنها ، مصائب ، قـابل تحمّـل مي شود و محك مقبـوله در خـوش اخلاقي حركت مصطفـوي مي باشد كه يهـوديِ مـزاحم و مخـالف را مـورد تفقّد قـرار مي دهد كه چرا چند روز است به رويش زبـاله نمي ريزد !
خُلق محمّدي يعني فروتني در برابر همه، بدون در نظر داشتن رنگ و لباس و عقيده . معجزه، اسلحه پيامبران است . هر كسي مي تواند ادّعـا كند كه مـأمور خداوندست ولي از شخصي پذيرفته خواهد بود كه بـا عصـاي اعجـاز مي رود و معجزه يعني انجام كاري كه از ديگران ساخته نباشد . پيامبر در تمامي موارد زندگي ، الگو و اُسوه است. براي حكّـام ، مدرّس تقـوي در مملكت داري مي باشد ، اگر پادشاه ، از خـدا نترسد جـاني دهر خواهد بود زيـرا كه قدرت دارد هر كـاري كه بخواهد بكند امّا شخص اول سياسي كه در بند عبوديّت است ، جز به راه پرهيزكاري ، برنامه اي را پياده نمي نمايد . پيامبر اكرم ، به دور از تشريفات، حكومت مي كرد ، وقتي در مسجد بود چنان ساده در حلقه مؤمنين قرار مي گرفت كه تازه وارد ، تشخيص نمي داد پيامبر كيست . او از كبر و غرور زدوده شده بود ، بـا آنكه رهبريّت ، غـرور مي آورد امّا او در اقيانوس مهرورزي ، شنـا مي كرد . رسول معظّم ، به علم آموزي تأكيد مي كرد ، وي گفت : ز گهـواره تا گور دانش بجوي ، او استفـاده از امكانـات همه جـانبه را براي رسيـدن به معلومـات بيشتر ، جـايز مي دانست . شغـل اصـلي رسولان الهـي ، فرستـادن مردم به كـانال فـداكـاري و از خودگذشتگي مي باشد . در زيارتش مي خوانيد يا رحمة اللّه الواسعة ، اي درب گشوده اي كه همه خلايق را به سوي فضائل و مكارم و محاسن مي بري . او بَشير است، كارش دفاع از صلح و همزيستي مسالمت آميز مي باشد ، لبهايش خندان و صورتش گشـاده و دستهايش بـاز و كلماتش دلنشين مي باشد . نَذير است ، او به چـاهها و چـاله ها و درّه ها آگاه است و همه را برحذر مي دارد. هر كه به سنّت او بگرود ، محتاج هيچ كسي نشود ، طبيب نصرانيِ مدينه گفت: هر كه به رأي او بخورد و بخوابـد و بنشيند و بيايد ، هرگز مبتلا به بيماري و نقاهت نگردد . شعـار او ، بردبـاري بود ، شَيَّبَتْني سورةُ هُود ، آيه فَاسْتَقِمْ كَما اُمِرْت همواره مي گفت : مرا سوره هود پير كرد ، زيرا در آن سوره ، حق تعالي ، همواره مرا به شكيبائي توصيه مي نمود .
اثر آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي
كتاب باراني در كوير سوخته

۱ نظر:

ناشناس گفت...

برادر گرامي آقاي پايدار خسته نباشي خدا خيرت دهد ميگم اگه امكانش هست حالاكه اين خامنه اي حرام زاده اجازه چاپ كتابهاي آيت الله بروجردي را نمي دهد خُب آقا جان شما زحمتش را بكش و لطفي كن كتابهاي آقا را با فرمت
PDF
در وبلاگ تان به نمايش گذاريد تا از سخنان گوهر بار فرزند فاطمه الزهرا بهرمند شويم ومشت محكمي بر دهان خامنه اي دجال و حرام زاده باشد