۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه


پاسخ به تاريخ معاصر ، مدّعي دروغين كيست ؟

با آنكه سيد حسين كاظميني بروجردي ، هرگزادّعاي امام زمان بودن نكرده و در جائي مشاهده نشده كه گفته باشد نايب مهدي است و يا با آن حضرت ارتباط دارد ، هياهوي تبليغاتي گسترده حاكمه در اين خصوص براي چيست ، با توجه به اينكه در محكمه بيدادگاه استبدادي ، در فقرات بيست و سه گانه مطروحه در موضوع به اصطلاح كيفر خواست صادره از اطّلاعات ويژه ، هيچ اشاره اي به اين مواردي كه در بوق دستگاه رسانه اي حكومت به طور مداوم عليه پيشواي دين سنّتي مي آيد نشده و رؤس اتهامات منتشره، قيام عليه نظام و تبليغ عليه رهبري و تحريك نيروهاي مسلّح و مقاومت در برابر نهادهاي زورگو و ضرب پليس ضّد شورش و مصاحبه با رسانه هاي خارجي و اهانت به مراجع و تخريب اتومبيل هاي ناجا و گروگان گيري از نيروهاي اطّلاعات و سوزاندن موتور هاي مأمورين مخفي و اينگونه موارد حّاد سياسي و امنيتي بوده و كلمه اي از مصاديق مدّعيان دروغين ، درج نگشته ، پس اصرار بلندگوهاي جمعي دولت در اين برچسب هاي ناچسب ، چگونه است و چه اغراضي را دنبال مي كند ؟
علني كردن شعائر آيت الله بروجردي ، موجب ازدياد محبوبيّت بين المللي او مي شود چونكه مواضعش ، بسي روشن و مستدل و فراگير و جامعه پسند است ، او مي گويد ، آزادي قلم و بيان و عقيده را خداوند به بشر اعطاء كرده و كسي حقّ سلب آن را به هر عنوان و علّتي ندارد و حكومتها اجازه ندارند با عقايد آباء و اجدادي ملّتها ، مبارزه كنند و مذهب خاصّي را بر آنها تحميل گردانند، اين رهبر مردمي ، قائل به ولايت فقيه نمي باشد و آن را خلاف استقلال انسانها مي داند و مذهب دولتي را فاقد وجاهت قانوني و شرعي و عقلي مي خواند و دين سياسي را عامل فرو پاشي اعتقادات اجتماع مي داند و روال ديني زمان شاه را بهترين نوع از پرستش الهي مي خواند و گرايشات استبدادي را به نام ديانت ، مُخّلِ بقاء و دوام و حيات اديان آسماني مي بيند و لذا به اسلام سياسي ،‌معترض است و روي همين اصل ، زندگي خود و خانواده و پيروانش را به نابودي كشانده اند.

هیچ نظری موجود نیست: