۱۳۸۶ تیر ۵, سه‌شنبه

فشار بر روحانيان خواستار جدايى دين و دولت

از مصاحبه هاي پيشين با حسن شريعتمدارى فرزند آيت الله شريعتمداري
مصاحبه‌گر: كيواندخت قهارى
در ايران فشار بر روحانيان منتقد خواستار جدايى دين و دولت ادامه دارد. تبلور آن را در سركوب و تهديد عليه آيت الله سيد حسين كاظمينى بروجردى و خانواده و اطرافيان او مى‌توان ديد. به گفته آقاى بروجردى دست كم ۱۰۰ تن از اطرافيان ايشان را در هفته گذشته دستگير كرده‌اند. در پى تشديد فشارها آقاى بروجردى طى نامه‌هايى از جمله از سازمانهاى مدافع حقوق بشر خواستار آن شد كه سكوت نكرده و در جهت رفع اين فشارها بكوشند. در اين ميان سازمان عفو بين‌الملل اعضاى خود را به منظور فعاليت براى درخواست رفع فشار از اين روحانى ايرانى و اطرافيانش بسيج كرده است. براى آگاهى از علت تشديد فشار بر روحانى منتقد در اين برهه و چشم انداز آن از آقاى حسن شريعتمدارى، از اتحاد جمهوريخواهان ايران دعوت به مصاحبه كرديم كه خود به عنوان فرزند آيت‌الله سيدكاظم شريعتمدارى فشارهايى از اين دست را از نزديك تجربه كرده است. همزمان گفتگويی نيز با خود آقای سيد حسين كاظمينى بروجردى انجام داده‌ايم.
آقاى حسن شريعتمدارى، ارزيابى شما از فشارهايى كه بر آيت الله كاظمينى بروجردى و اطرافيان ايشان بخصوص در دو ماه اخير وارد مى‌آيد چيست؟

حسن شريعتمدارى: آقاى بروجردى صحبتى را كردند كه براى اين نظام در حكم تابو است. ايشان خواستار جدايى نهاد دين از نهاد دولت، جدايى دين از سياست شدند، و چون روحانى هستند، در حقيقت ساليان متمادى است كه در ايران روحانى‌اى پيدا نشده كه چنين خواستى را داشته باشد. به واقعيت پس از پدر من روحانى ديگرى كه چنين صريح خواستار جدايى دين از دولت بشود در ايران وجود نداشته است. ايشان با وجود اينكه مرجع نيستند و با وجود اين روحانى برجسته‌اى هستند، ولى نظام از اين مى‌ترسد كه چنين خواستهايى در روحانيت انعكاس پيدا كند، طرفداران زيادى را كه در روحانيت وجود دارد براى جدايى دين از دولت جرأت ببخشد و فعال كند و اين همان چيزى است كه اين نظام سعى دارد كه نشود. واقعيت اين است كه تعداد كثيرى از روحانيون امروز پى برده‌اند كه دولتى شدن دين منجر به اسارت روحانيان دگرانديش و آزادانديش در چنبره گفتمانى از دين مى‌شود كه دولت فقط خواستار آن است. اگر آنها بخواهند تعبير ديگرى را از دين اشاعه بدهند مواجه با عكس‌العملهاى خشن دستگاه حكومت مى‌شوند. به نظر من حكومت مى‌خواهد به قول معروف گربه را دم در حجله بكشد و با اعمال خشونت بى‌حد در حق ايشان اين پيام را به ديگر روحانيان بدهد كه اين عرصه‌اى نيست كه بدون دادن هزينه زياد بتوانند در آن وارد شوند
.
مصاحبه گر :بنابراين اين طور كه شما مى‌گوييد ترس دولت ايران بجاست؟

حسن شريعتمدارى: به اين معنى بجاست كه هنوز به اين مرحله از بلوغ فكرى و سياسى نرسيده كه اين به نفع مملكت، به نفع دين و به نفع سياست است. به اين معنى بجاست. وگرنه ترس بيجايى است و اين مسيرى است كه به هر صورت هم سياست و هم دين در ايران بايد برود
.
مصاحبه گر : شما فشار و سركوبى را كه بر پدر خودتان آيت‌الله شريعتمدارى و خانواده و اطرافيانشان اعمال شد را تجربه كرديد. مى‌توانيد براى ما مقايسه‌اى بكنيد زمان پدرتان را يا زمان كنونى، از نظر فشارها و سيستم موجود؟
حسن شريعتمدارى: البته اين مقايسه بسيار مشكل است. از يك سو پدر من چون يك مرجع تقليد برجسته و هم‌طراز با آقاى خمينى بود براى نظام بسيار سخت بود كه حدس بزند كه اين فشارها به چه نتايجى منجر خواهد شد. از سوى ديگر شخصيت خشن و سركوبگر آقاى خمينى در آن زمان همراه با نفوذى كه در توده مردم داشت و جنگ ايران و عراق جوى را در ايران بوجود آورده بود كه در آن جو اين نوع سركوبها ممكن مى‌شد. امروز به كلى وضعيت فرق كرده است. اولا اين نظام بتدريج تحت تأثير فشارهاى بين‌المللى است و وقتى سازمانها و نهادهاى بين‌المللى فشارهاى كافى مى‌آورند، در بسيارى موارد مجبور به عقب نشينى است. از سوى ديگر نظام تجربه بسيار زيادى براى پروژه‌هاى پيچيده امنيتى و فشار آوردن به افراد پيدا كرده است. آن موقع اين تجربه‌ها را نداشت. اكنون با پروژه‌هاى پيچيده‌اى نسبت به اطرافيان آقاى بروجردى و ديگران مى‌تواند جوى را بوجود آورد كه بدون دادن هزينه‌هاى زياد اين افراد را به شكست و تمكين وادارد. بنابراين درست است كه اين مقايسه سخت است، ولى در حقيقت اين مقايسه به ما اين هشدار را مى‌دهد كه ما بايد به وضع مؤثرترى از آقاى بروجردى و اطرافيانشان حمايت كنيم، سازمانهاى بين‌المللى را وادار كنيم كه فشار بياورند و نگذارند كه اين صدا در روحانيت خاموش بشود. ايشان با هر انگيزه‌اى كه اين صحبت را مى‌كنند، به هر پايگاه روحانيت كه مربوط هستند و در هر سلسله مراتبى از روحانيت هستند، مهم نيست. مهم اين است كه يك روحانى با هر انگيزه‌اى به اين نتيجه رسيده كه تداخل دين در دولت به نفع ايشان، به نفع دينشان و به نفع جامعه و كشورشان نيست و حاضر است بهاى سنگينى را بپردازد و اين خواست را با صداى بلند اعلام كند. خود اين چيز وظيفه سنگينى را براي دفاع از ايشان بر دوش ما مى‌گذارد و علاوه بر آن دفاع از انسانهاى ضعيف، انسانهايى كه زير فشار هستند در مقابل چنين دولت سبع و خشن و ضدانسانى وظيفه هر انسان آزاده است. من تعجب مى‌كنم با وجود اينكه ايرانيانى كه خواستار جدايى دين از دولت هستند، قشر سكولار جامعه، كه بايد از چنين خواستى در روحانيت استقبال شايانى بكند، در اين مورد سكوت كرده است. مهم نيست كه آقاى بروجردى روحانى است و آنها ممكن است خاطره خوشى از روحانيت نداشته باشند، مهم اين است كه اگر چنين انديشه‌اى در روحانيت شكوفا و بارور بشود، باعث رفرم و بازنگرى در دين مى‌شود و اين به نفع كشور و به نفع سياست و به نفع دين است. پيام مى‌دهم به همه نيروهاى سكولار جامعه و همه روشنفكران و روحانيان آزاده كه بدون ملاحظه از خواست و مظلوميت ايشان دفاع كنند و نگذارند اين صدا كه پس از سالها در ايران دوباره بلند مى‌شود دوباره خاموش بشود
.
مصاحبه گر :با توجه به اوضاع داخلى و بين‌المللى براى ايران چه چشم‌اندازى را براى خواستى كه آقاى بروجردى مطرح كرده است، مى‌بينيد؟

حسن شريعتمدارى: به نظر من اين خواست در ميان‌مدت قابل تحقق است. ولى متأسفانه فضاى فعلى بين‌المللى تحت تأثير مذاكرات ايران در مورد غنى‌سازى اورانيوم چنان فضا را معطوف به اين مذاكرات كرده است كه صداهايى كه خواهان رعايت حقوق بشر در ايران هستند در ذيل چنين مذاكراتى قرار مى‌گيرند و پژواك كافى پيدا نمى‌كنند. و دولتها بخاطر اينكه مبادا روابطشان در اين مذاكرات با ايران دچار مشكلاتى شود، آگاهانه به چنين صداهايى كمتر توجه مى‌كنند و در بعضى مواقع ناديده مى‌گيرند. بنابراين از طرف ما ايرانيان فشارهاى بسيار بيشترى به سازمانهاى بين‌المللى در اين موقعيت لازم است تا اين صدا خاموش نشود و در اين موقعيت شلوغ بين‌المللى تحت تأثير چنين مذاكراتى قرار نگيرد.
مصاحبه گر :آقاى شريعتمدارى، بسيار سپاسگزارم كه در مصاحبه با ما شركت كرديد.

هیچ نظری موجود نیست: