۱۳۸۶ دی ۱۰, دوشنبه

آغاز سال جديد ميلادي بر پيروان راستين مسيح
وعموم صلح طلبان و آزاديخواهان مبارك باد

عبرت گیری از تاریخ گذشته مسیحیت
نیاز جامعه امروز ایران
با تبریک میلاد پیامبر صلح حضرت عیسی بن مریم و فرا رسیدن سال نو میلادی به تمامی پیروان مسیحیت و آزاد اندیشان در سراسر گیتی، خوانندگان محترم را به تأمل و تفکر درسطور ذیل دعوت می نماییم؛ باشد که به یُمن این مولود عظیم الشأن اسباب پرش های عرفانی واعتقادی در ما پدیدار گردد و بتوانیم از میان کوچه پس کوچه های تاریخ ، مسیر امروزمان را بیابیم و در زمره آن گروه اندکی باشیم که درهرعصری به درک صحیحی ازشرایط زمان رسیده و فارغ از هیاهوی اکثریت غافل ، به کشف رموز پیرامون خویش نائل شویم.
همواره براین عقیده هستیم که تاریخ در حال تکرار است واین تسلسل تاریخی فرصتی ست تا به بازیابی داشته های خود بپردازیم . در بررسی سیرتاریخی دین مسیحیت به حقایقی واقف میشویم که هم اکنون حکومت به ظاهر مذهبی ایران نیز گویای آن واقعیتهای تلخ است؛ اتفاقاتی که درادوار گذشته باعث گردید دین مسیحیت ازکانال ترسیم شده توسط مسیح منحرف گردد. راهبان و علمای کلیسا در طول سالهای گذشته به تخریب بنیان مسیحیت پرداخته و ما حاصل زحمات چندین ساله حضرت مسیح ، بدلیل انحراف علمای مسیحی ، همین وضعیت کنونی ست که فرسنگها با فرهنگ اصیل عیسوی فاصله دارد.
معروف است که عملکرد کلیسای کاتولیک درقرون وسطی، برگ بسیارسیاهی درتاریخ مسیحیت است. امروزه کمتر کسی از مسیحیان و فرهیختگان، اعمال کلیسای آن دوره را تایید می کند و شايد هیچ کس چنین کاری نکند . آن دوره ازکلیسای غرب به گونه ای بود که بسیاری از محققان ، همه گرایشهای دینی و ضد دینی دوره های بعد را عکس العملی نسبت به آن می دا نند. فاجعه ای که در جامعه امروز ایران در حال اتفاق است بدلیل خشونتهای اعمال شده توسط ملایان و علمای سیاست بازبوده که باعث شکل گیری پدیده دهشتناک دین گریزی در جامعه ایران امروز گردیده است.

۱۳۸۶ دی ۸, شنبه

تحليل تقطيعي واژه ي غدير

از ضرورتهاي امروز ، محاسبة افكار و اعمال در باب ولايت غدير است و يكي از راههاي آن، توجه به الفباي اعتباري آن است و يكي از پلهاي ورودي به آن، تحليل تقطيعي واژه ي آنست :
(غ):ياد آور غدر و مكري است كه در تشويش افكار عمومي به هنگام شهادت نبوي در آن زمان ايجاد كردند و با جو سازي و رعب به تبديل حق با باطل مبادرت نموده و امام منصوص را با پيشواي كاذب ، معاوضه نمودند و بساط بدعت را در سراسر دين حنيف چيدند؛ اگر به وقايع موجود در تاريخ گذشته از حجّة الوداع تا به خاكسپاري پيامبر بپردازيم خواهيم ديد كه لحظه به لحظه، بوي توطئه اي مي آيد و هر آن، جامعه ي نو پاي اسلامي ، دچار ضربه هاي رواني و تبليغي و جادوئي ميگردد، بيائيد و بار ديگر آيات نازله در اين مقام را ارزيابي كنيد تا به اهميت اين نصب و عزل پي ببريد.( اليوم اكملت )، امروز كامل شد دينتان و به حد نصاب رسيد نعمتهاي پروردگارتان و رضاي ربوبي جلب گرديد، به اين مثلث اعتباري كه در دنيا و آخرت ، كليد رهائي از مشكلات است بنگريد ( الف:اكمال دين، ب:اتمام نعمت، ج:رضايت رب )
اگر اين زوايا در وجودتان ايجاد شود و تقويت يابد بي شك از رستگاران خواهيد بود زيرا در اتوبان ديانت به مقصد تكامل فضائل و مناقب مشترك رحماني و انساني و در جهت تصاحب رضايتمندي ايزدي پيش مي رويد، پس هر چه هست در غدير است و آنكه به اين روز خيانت كرده به اصل توحيد پشت نموده و همواره در جوار ابليس لعين قرار دارد. اين قانونگذاري سند حقانيت شيعه است و تصديق اعتباري تشيّع خواهد بود.

۱۳۸۶ دی ۵, چهارشنبه

ولادت امام هادي را بر تمامي شيعيان واقعي و انسانهاي آزاده
كه به هيچ قيمتي حاضر به سازش با ظالم نمي شوند مبارك باد

دلم گرفته بود نَفَسم كند شده بود قلبم، از تپيدن بيزار بود رفتم جلوي آينه كه رنگم را ببينم، شايد مريض شده ام ولي خودم را نيافتم، ترسيدم، لرزيدم، گريستم، ناليدم، گفتم پس من كجا هستم! اگر اينجا نيستم!؟
واي خداي من طوفان عمر چه بر سرم آورد؟ هويتّم كو، واقعيّتم كجاست، حقيقتم چه شد! آه ... يافتم، در كويرم، كوهستاني خشك، كوهپايه اي خشن، كوهستاري دهشتناك، سنگلاخها ديوارم، سنگستاني فراسوي خيالم، و من تشنه ام، آبم دهيد محتاج قطره هاي حياتم، نيازمند شبنمي آويخته بر گلهايم، احتياجم را با نمي از درياي ترحّم، بر طرف سازيد.
اي صاحبان كرامت، كوزه هاي سعادت را از چشمه هاي قداست، بر اين عطشان كوي فنا، روان داريد و حاضر به سكراتم نشويد كه احتضار در وادي حسرت، بسي دلخراش است و جان دادن در ساحل اقيانوس شرافت با جگري تفتيده، چه رقّت بارست.
منبع :كتاب باراني در كوير سوخته
اثر آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي

۱۳۸۶ دی ۲, یکشنبه

بي خبري از وضعيت آيت الله بروجردي

بنا بر گزارشات رسيده آقاي آيت الله کاظميني بروجردي در شرايط نگران کننده اي در زندان اوين بسر مي برد .آقاي آيت الله بروجردي زنداني عقيدتي در زندان اوين که هم اکنون مدت 26 روز است در سلول انفرادي بند 209 زندان اوين نگهداري مي شود هيچگونه تماسي با خانواده خود نداشته است ، تلاش هاي آقاي عباس زرگر وکيل مدافع ايشان تا کنون راه به جايي نبرده است .
از سوي ديگر اخباري دال بر فوت ايشان نيز از سوي فردي که در بهداري اوين کار مي کند به خانواده ايشان انتقال يافته است و نگراني ها را در مورد وضعيت اين روحاني معترض افزايش داده است .
فعالان حقوق بشر در ايران نسبت به سلامتي جسمي اين زنداني که از بيماري هاي متعددي رنج مي برد اعلام نگراني شديد مي کند و خواهان روشن شدن وضعيت فعلي ايشان مي باشد.
دوهزار و هشت سلام بر مسيح

در آغاز سال جديد ميلادى، درود صميمانه‏ام را بر عيسى‏ مسيح، نثار مى‏كنم. پيامبرى بزرگ كه لحظه‏اى در رسالت فراگير خود، سستى ننمود و با همه توان، از آرمان خداپرستى دفاع كرد و ميراثى مقدّس و جاودانه را در تاريخ بشريّت بر جاى نهاد. چنانچه مى‏دانيد شاخه سوّم اصول دين اسلام، نبوّت است و آن به معناى احترام به دستاورد انبياء و انتخاب از قصص ايشان و آموختن كلمات آنها و بكارگيرى اندرز جانشينان خداوند مى‏باشد؛ تمامى خدمت‏گزاران گلستان رسالت، الگوهاى ما در پيمايش زندگى بوده و آن‏طورى كه حق‏تعالى‏ در كتابش مى‏گويد: لا نُفَرِّقُ بَيْنَ اَحَدٍ مِنْ رُسُلِه، تفاوت عمده‏اى در دستور كار وارثان عرش ديده نشده و در مقام و منزلت، مشترك مى‏باشند و امّا در داستان فرزند مريم، گزينه‏هاى عرفانى بلندى، مشاهده مى‏شود كه هر يك، چون دانشگاهى در تربيت ملّت‏هاى بيدار، كافى خواهد بود.

۱۳۸۶ آذر ۳۰, جمعه

از سروده هاي آيت الله بروجردي در زندان اوين

پائیز چه فصلی است ؟ به زردی گرویدن***** از سبز بهاری ، رَم و در مرگ خزیدن
این بند چه حِکمت بزند ، بر در زندان؟***** از عمر بریدن ، به قبور ، خانه گزیدن
ایران چه بُوَد فلسفه اش ؟ عشق گرفتن*****از شهر و دیارش همگی ، باج ستاندن
مُسلِم نکند ظلم ، چو اسلام بخواندن***** سالم بکند جامعه و صلح دمیدن
قاضی که بُوَد ؟ بر سر مظلوم جهیدن***** آهِ دل محروم ، به اشکش چو ندیدن
ملّت چه کند ؟ فقر و نداری چو چشیدن***** لرزان تن و تن پوش ز اهوال دریدن
این حج نَبُود گِرد یکی سنگ دویدن***** از همهمه ی نَفس گسستن ، به سماوات رسیدن
پیوند به تزویج نداری به قلوبی که رمیدن***** زان زردی رخسار که حیرت زده دیدن
عدلی نبُوَد گر که گلوگاه جویدن***** داروغه حیا کن ، ز فشارت همه رفتن
آن باب سفر کرده و مامَم همه گفتن***** که جلاد و خشونت طلبانت همه مُردن
از سروده هاي آيت الله بروجردي در زندان اوين

خوشا روزی که در کشور نباشد هیچ بندی ***** خوشا وقتی که در تهران نباشد هیچ ظلمی
خوشا حالی که زندانی نبیند هیچ غیظی ***** خوشا ایران که فارغ از ستم ، بی
خوشا شهری که دلدارش ببینی ***** خوشا عهدی که فقدانش نبینی
خوشا حاکم که مردم را نوازی ***** خوشا قلبی که آهنگش لطیفی
خوشا حبسی که دلتنگی نداری ***** خوشا شبها که مهتابش خریدی
خوشا تقویم و تاریخی که خالی ***** بُود از ظلم و کین ، هر دَم جدائی

۱۳۸۶ آذر ۲۸, چهارشنبه

صدور قطعنامه جديد عليه نقض حقوق بشر در ايران

مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز سه شنبه قطعنامه ای را عليه نقض حقوق بشر در ايران شامل «شکنجه، شلاق زدن، قطع عضو، سنگسار و اعدام در ملا عام» تصويب کرد.در رای گيری از ۱۹۲ عضو اين مجمع، پيش نويسی که از سوی کميته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل ارائه شده بود، با ۷۳ رای موافق، ۵۳ رای مخالف و ۵۵ رای ممتنع به تصويب رسید. جمهوری اسلامی ایران همواره به خاطر اعدام های متعدد در ملا عام، سنگسار و شکنجه زندانیان سیاسی مورد اتهام و انتقاد مجامع بین المللی بوده است.
قطعنامه تازه تصویب شده، الزام آور نيست اما بار اخلاقی دارد و نگاه غالب جهانيان را به اين مساله بازتاب می دهد.
اين قطعنامه توسط کانادا پيشنهاد شده بود و آمريکا و کشورهای غربی از آن حمايت کردند. کشورهايی نظير کوبا، کره شمالی، سودان، سوريه و زيمبابوه که خود از سوی مجمع عمومی سازمان ملل در همين زمينه مورد انتقاد هستند، با این قطعنامه مخالفت کردند.
اين قطعنامه ضمن ابراز «نگرانی بسيار جدی»، به اين امر اشاره دارد که عليرغم قطعنامه های قبلی درباره حقوق بشر در ايران، «شواهد معتبری» از ادامه خشونت هايی چون سنگسار به عنوان نوعی مجازات برای مرگ، «شکنجه ومجازات های بی رحمانه و غير انسانی و تحقير کننده شامل شلاق زدن و قطع عضو» و اعدام های متعدد در ملا عام در ايران وجود دارد.
همچنين در اين قطعنامه نسبت به دستگيری فعالان و خشونت عليه جنبش زنان که برای به دست آوردن حقوق خود تلاش می کنند، ابراز نگرانی شده است.
اين قطعنامه خواستار توجه جدی به خشونت ها و تبعیض هايی شده است که عليه مذاهب، اقليت های قومی و نژادی و به ويژه عليه مذهب بهائيت در ايران صورت می گيرد.
قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از جمهوری اسلامی خواسته است که چه در قانون و چه در عمل همه نوع تبعيض را نسبت به اقليت ها و همچنين موارد دیگر نقض حقوق بشر را برطرف کند.
همچنين از دولت ايران درخواست شده که اعدام در ملا عام و سنگسار را کنار بگذارد و از اذيت و آزار، ارعاب و شکنجه مخالفان سياسی و فعالان حقوق بشر دست بردارد و کسانی را که «به شکل مستبدانه و به خاطر باورهای سياسی شان زندانی شده اند»، آزاد کند.
صدور قطعنامه در مجمع عمومی بر خلاف قطعنامه های شورای امنيت، لازم الاجرا نيست و بيشتر برای فشار تبليغاتی به کشورهای ناقض حقوق بشر صورت می گيرد.
ايران و مسئله حقوق بشر
به گفته مدافعان حقوق بشر، جمهوری اسلامی ايران به شکلی گسترده بيانيه جهانی حقوق بشر را زير پا می گذارد و نقض گسترده حقوق بشر، سال ها است که در ايران اتفاق می افتد. تا کنون مجمع عمومی در قطعنامه های بسياری عملکرد حکومت ايران در اين زمينه را محکوم کرده است.
بازداشت های دانشجويان، روزنامه نگاران، فعالان حقوق زنان ، ممنوع الخروج کردن آنان، جلوگيری از ادامه تحصيل برخی دانشجويان، اعدام های گسترده متهمان موسوم به اراذل و اوباش، سنگسار، فشار بر اقليت های مذهبی و اعدام جوانانی که در سنين کودکی مرتکب جرم شده اند، از جمله اين موارد است.
عبدالکريم لاهيجی ، نايب رييس فدراسيون جوامع دفاع از حقوق بشر به راديوفردا می گويد:« با توجه به اين که بالاترين و والاترين حق بشری حق زندگی است بدترين وضعيتی هم که در رابطه با نقض حقوق بشر در ايران امروز وجود دارد متاسفانه افراط در نقض اين حق و اعدام مردم است.»
وی می افزايد: «در سال ۲۰۰۷ بيش از ۳۰۰ تن در ايران اعدام شده اند که به نسبت جمعيت ايران بالاترين رقم اعدام در جهان است. متاسفانه مجازات اعدام بدترين ننگ در کارنامه حقوق بشری جمهوری اسلامی است.»
دکتر حسين باقرزاده فعال مستقل حقوق بشر در لندن می گويد: «در حالی که سير اعدام در جهان رو به کاهش است آمار نشان می دهد که در ايران موج اعدام تشديد شده است.»
یکی از تازه ترين موارد اعدام مربوط به ماکوان مولود زاده است که ۱۴ آذر سال جاری، در زندان کرمانشاه به دار آويخته شد و موجی از اعتراض جهانی را برانگيخت. وی به اتهام جرمی که در کودکی مرتکب شده بود، اعدام شد.
مرداني نيوز

قربان مقربان حق

در اين روز كه يادآور مراسم قربانى كردن اسماعيل به دست پدرش ابراهيم است ؛ تستى مى‏طلبد كه آيا ملكه ايمان در وجودمان آن‏گونه فعّال بوده تا در انجام فرامين الهى ، بى‏وقفه بكوشيم و در اَثقالش خم به ابرو نياوريم؟ و اين كه خودمان را براى اعتبارات موقّت و كاذب و فانى مادّى ، هر روز فدا مى‏نماييم و در راه‏اندازى حاجات بى‏مقدارش ، همواره قربان و صدقه اين و آن مى‏شويم ؛ حاضريم نفْس سركش خويش را دربست به قربانگاه وصل ببريم و حجابها را درنورديم و خواهشها را با شمشير « وَ لا نَعبُد اِلّا اِيّاه » جرّاحى نماييم؟ بواقع تسلسل قربان‏ها در تقويم زندگى ما چه نقشى دارد؟ براى فرار از دعاوى نفوس لوّامه ، گردن گوسفندان را مى‏چسبيم و آن سياه بختان را سپر خود مى‏گردانيم و به جاى آن كه خون شياطين درون را بريزيم دستهايمان را با سرخى رگهاى اين زبان‏بسته‏ها ، قرمز مى‏نماييم تا شايد فديه‏اى براى نُحوست اعمالمان گردد. هيهات از آن كه چنين معاوضه و مبادله‏اى در كار تقدير، تبديلى ايجاد كند و مانع نزول عواقب افعالمان شود. عارفان واصل در اين روز به محاسبه گذشته مى‏نشينند كه چه كرده‏اند و به كدامين دين، مقرّند؟ آيا مذهب « تَسْليماً لِاَمْرِك » را پيشه نموده‏اند يا در كِسوت مُذَبْذَبينَ بَينَ ذلِك‏اند ؟ اين دلِ هر جايى را به بند بندگى درآوريد تا به فيض ذلِك هُوَ الْفَوزُ الْعَظيم نائل آييد و آن هنگام است كه « وَ قَلبٌ مَشغولٌ بِالْمولا » تجلّى كرده و عرفات را به محشرى داغ ، مبدّل مى‏سازد كه ميليونها حاجى را به انبوهى پروانه ، ترسيم كرده كه آفتاب فَقَد عَرَف رَبّه را طواف مى‏كنند. قربان به مسلمين، درس تقرّب مى‏دهد ؛ آيا وقت آن نرسيده كه نزديكترين قدرت را به حياتمان درك كنيم و با « اَقْربُ اِلَيهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد » پيمان به جاودانگى بيعت ببنديم كه لحظه‏اى ديار معبود را ترك ننماييم؟ بر جميع منتظران، فرض است تا عيد قربان را مَسلخ اميال نفسانى قرار داده و روح را از هر چيزى كه انتظار را تضعيف مى‏كند پاكسازى نموده و بر عطش مصلح خواهى و منتقم‏جويى و منجى‏طلبى بيفزاييم.
عريضه محرومان در عيد قربان: « اَلَيسَ الصُّبحُ بِقَريب » آيا سپيده غم‏زداى موعود در اين شب وحشتناك غيبت ، نزديك نشده تا غبار نا اميدى را از چهره بينوايان عصر پاك نمايد؟

كتاب حكيم ،اثر آيت الله بروجردي

۱۳۸۶ آذر ۲۷, سه‌شنبه

بيانيه پيروان آيت الله بروجردي
در اعتراض به بازداشت و شکنجه ی غیر قانونی فعالان دانشجوئی
درود بی پایان برملت آزاده ایران
ای هم وطن ؛ اکنون که ایران و ایرانی در رنج است، لا جرم در برابر این پرسش قرار گرفته ای که کرامت انسانی ات چرا لگد مال اهریمن است ؟ و تو ناگزیر باید پاسخگوی وجدانت باشی.این همه ظلم و تبعیض و بیداد گری که بر سرنوشت ما سایه افکنده ما حصل چیست؟ در طول یکی دو سال اخیر، موج دستگیری آزادیخواهان و مبارزین غیور وطن چنان شتاب عجیب گونه ای به خود گرفته است که لایه ها و طبقات مختلف جامعه ی درد کشیده و دربند ایرانی را در بر گرفته و راه نفس را بریده است.
طبقه شریف کارگری، زنان، روحانیت اصیل و غیر حکومتی، معلما ن و دانشجویان به میزان اعلان خواسته هایشان، مورد تفقد دولت مهرورز جمهوری اسلامی قرار گرفته اند بگونه ای که هم اکنون زندانهای رژیم مملو از فرزندان وطن گشته است!
ای هموطن، در این برهه ی حساس تاریخی به عنوان یک انسان، به دورازتعلقات مذهبی و گرایشات سیاسی و حزبی، باید طنین محرومیت ملت ایران باشیم.
در طول روزهای اخیر چنان عرصه بر دانشجوی ایرانی تنگ شده است که بسی جای تأسف فراوان است که چرا قاطبه مردم ایران سکوت اختیار کرده اند و به حمایت از این دلاوران مبارز بر نمی خیزند؟
ما بعنوان طرفداران اسلام غیر سیاسی و پیروان روحانی دیکتاتور ستیززندانی آیت الله بروجردی ، ادامه ی بازداشت و شکنجه ی غیر قانونی فعالان دانشجوئی ایران درروزهای گذشته را بشدت محکوم کرده و خواستارآزادی بی قید وشرط تمامی دانشجویان زندانی می باشیم .بدینوسیله حمایت کامل خود را از مبارزات دانشجوئی تا رسیدن به قله ی دمکراسی و آزادی اعلام میداریم .
رهائی وطن از سلطه ی استبداد دینی آرزوی قلبی ماست.
پیروان و حامیان روحانی آزادیخواه زندانی
آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی

۱۳۸۶ آذر ۲۰, سه‌شنبه

بيانيه پيروان آيت الله بروجردي در سالروز اعلاميه جهاني حقوق بشر

درودي بي پايان بر تمام حق جويان و آزاديخواهان جهان
ما معتقديم که تمام اعضاي بشر با حقوق يکسان و انکارناپذير و آزادي هاي اساسي زاده شده اند.
سالي ديگر گذشت تا بشريت گرفتار از ستم به ياد حقوق اوليه از دست رفته خويش به بهانه گراميداشت اين روز تاملي در جهان اطراف خود نمايد. جهاني که در آن ستمکاران در راستاي نهادينه شدن و روزمره ساختن نقض حقوق بشر تلاشي وافر مي نمايند. در اين گوشه از جهان در ايران، حدود 15 ماه از سرکوب و دستگيري روحاني نستوه آيت الله کاظميني بروجردي و ياران و هواداران وي مي گذرد. در 15 ماه گذشته بارها از مجامع بين المللی و سازمان هاي جهاني حقوق بشر و عفو بين الملل بيانيه هايي در محکوميت يا تقبيح جنايات حکومت ستم ديني در ايران بر عليه اين قشر آزاديخواه صادر شده است. حاصل صدور اين بيانيه ها در داخل ايران، سکوت و بی تفاوتی حکومت و ادامه جنايات و پيگردهاي غير قانوني و دستگيري و شکنجه آيت الله و يارانش بوده است. ليکن از جهانيان و آنان که در خارج از ايران زندگي مي کنند، انتظار همکاری و همفکری بسيار رفته و مي رود. آيت الله بروجردي روحاني مبارزي است که بين سال هاي 1992 تا 2006، بيش از 14 سال تلاش و مبارزه بر عليه نقض حقوق بشر به کمک دين و ارزشهاي معنوي به عمل آورد. تلاش هاي اوليه او کاملاً مسالمت آميز و در راستاي روشنگري بين اقشار مختلف مردم در جامعه ستمديده ايران بود. جامعه اي که چندين دهه است که با نام دين، خدا، پيامبران و امامان بر آنان حکومت مي شود و اساسي ترين و عادي ترين حقوق فردي واجتماعي آنها نقض مي گردد. مردمي که با هزاران ترفند مکارانه گمراه شده و در اواخر دهه 70 ميلادي به خيابان ها کشيده شدند تا به ظاهر از حق دفاع نمايند. ولي اسير دست ستمکاراني شدند که پس از رسيدن به حکومت، از عنوان حق براي پيشبرد مطامع و اهداف شوم و تروريستي خود استفاده نمودند. براي آنها حقوق بشر و ارزش هاي انساني و اخلاقي معنا ندارد. در جامعه نکبت باري که آنها ساخته اند، ترس و اضطراب، کشتار، غارت، فساد، سرکوب، دستگيري، شکنجه، و تخريب ارزش هاي مثبت انساني، اخلاقي و اجتماعي امري روزمره و عادي مي باشد.
آيت الله بروجردي ريشه بسياري از اين جنايات و اضمحلال جامعه ايران را ادغام دين و سياست و ايجاد حکومت ديني مي دانست. او بارها به خاطر روشنگري هاي خود در بين اقشار مردم که با برگزاري جلسات و مراسم دعا و نيايش همراه بود، تحت تعقيب حکومت ديني قرار گرفت و از طريق دادسراي ويژه روحانيت که نهادي حکومتي و مامور به سرکوب روحانيان دگرانديش است، دستگير و پس از آزار و شکنجه در زندان متعهد به همکاري با حکومت گرديد. ولي پس از هر بار آزادي مشروط ، بار ديگر تلاش هاي آزاديخواهانه خود را از سر گرفت. وي در تابستان 2006 پس از امتناع از مراجعه به دادسراي ويژه روحانيت عملاً بر عليه نظام ستم ديني حاکم بر ايران به پا خاست و نهايتاً در اکتبر 2006 پس از درگيري هاي خونين بين مزدوران و ماموران نظامي حکومت با هواداران وي که براي دفاع از ايشان در اطراف منزل او گرد آمده بودند، به همراه اعضاي خانواده و بيش از هزار نفر از يارانش دستگير و به زندان مخوف اوين منتقل گرديد. از آن زمان تاکنون او در بند انفرادي زندان اوين به سر مي برد و از حق داشتن وکيل مدافع و ساير حقوق قانوني و شهروندي محروم است. در پايان ضمن گراميداشت مجدد سالروز صدور اعلاميه جهانی حقوق بشر، از تمامي مجامع حقوق بشر و نهاد هاي بين المللي مدافع حقوق بشر و انسان هاي آزاديخواه در سراسر جهان خواستار افشاگري بر عليه حکومت ستم ديني حاکم در ايران و محکوميت جنايات ضد بشري آنها هستيم.
تهران- خبرگزاري مستقل هواداران آيت الله بروجردي

۱۳۸۶ آذر ۱۹, دوشنبه

هزينه‏هاى سنگين دستيابى به حقيقت :
لا يَكونُ الْمُؤمِنُ مُؤمِناً حَتّى يَكونَ اَبْغَضَ النّاسِ مِنْ جيفَةِ الْحِمارِ.
مؤمن در آزمايشات اجبارى پرونده ايمان، به مرحله‏اى مى‏رسد كه جامعه برخورد خفيف و ذليلانه‏اى با او مى‏كند و شنيدنيها و ديدنيهايش، مجراى تنفّس را بر او تنگ مى‏كند؛ بگونه‏اى كه زندگى بر او غير قابل تحمّل شود. پس چنانچه ناهمگونى بين اقلّيّت مخلص و اكثريت ناخالص، در روال طبيعى جامعه ديده مى‏شود؛ نبايد باعث تعجّب شود كه اين نسخه، همه حرفها را در باب
تضادهاى جامعه
زده و هر نوع نگرانى را برطرف ساخته است. از امام جواد- كتاب حكيم ص247

۱۳۸۶ آذر ۱۷, شنبه

خبرگزاری های سراسر دنیا
سازمان ها و مجامع حقوق بشری
شخصیت های مؤثّر در صدور بیانیه و قطعنامه های امنیّت جهانی
آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی پس از 15 ماه اسارت در زندان اوین در بدترین شرایط سخت جسمی و اوضاع پریشان و نابسامان روحی بسر می برد و در این روزهای اخیر که از موج جدید دستگیری هوادارانش در تهران و شهرستان ها و تهدید و تعقیب خانواده هایشان می گذرد ، فشارهای غیر انسانی بر ایشان تشدید شده است و ما شاهد سکوتی سرد از سوی شما عزیزان مبارز و آزادیخواه جهان هستیم ، چرا ؟
پس از دو دهه مبارزه ی این سیّد آزادیخواه و گذشت یک سال و اندی از حمله ی مأموران رژیم به خانه ی ایشان و دستگیری هزاران نفر از طرفدارانش ، همچنان پرونده ی ایشان در دادگاه ویژه ی روحانیت مفتوح و در بلاتکلیفی بسر می برد . از شما خواستاریم تا از کوچکترین اطلاع رسانی نسبت به این فاجعه ی غیر انسانی دریغ ننمایید .
اگر امروز فریاد این انسان ایرانی ملبّس به لباس روحانیّت که به جرم اعتقاد به جدایی دین از حکومت و طرفدارانش از سوی بلندگوهایی که در دست شماست به سراسر دنیا مخابره نشود ، چه باید کرد ؟ بایستی چه کسی را فرا بخوانیم ؟
ای همنوعان ، ای انسانها ، تنها تریبون ارسال مظلومیّت ما به تمامی مردم جهان شمایید ، مصرّانه امداد و یاری تان را خواستاریم .
ای برادران و خواهران ، دوستان ما و شما که به جرم ابراز عقیده در قفس سازمان ضدّ بشری وزارت اطلاعات بسر می برند، منتظر یاری و امداد شمایند ، برای درهم شکستن قدرت جمهوری ضدّ انسانی و غیر اسلامی صدای شان را طنین دهید .
جرم ما چیست ؟ اگر نخواهیم که زیر چتر نظام ولایت فقیه زندگی کنیم ، آیا بایستی به تهدید ، تعقیب ، زندان و اعدام برویم ؟
ای خبرگزاری ها ، رسانه ها ، ما انسانیم ، ما ایرانی هستیم ، ما در زندانیم ، اگر امروز در نقطه ای از جهان بلایای طبیعی جان مردمان را تهدید کند به پا نمی خیزید ؟ اگر صدای ما را می شنوید ، در زیر آوار زلزله ی خودکامگان جمهوری غیر انسانی و اسلامی ایران مدفون شده ایم ، کمک !
در طول یک سال اخیر نامه های بسیار به کلیه ی خبرگزاریها ، دست اندرکاران و مجامع حقوقی دنیا ، ارسال نموده ایم که متأسفانه یا پاسخی دریافت نشده و یا به قول و قرارهایی تکراری برخورد کرده ایم که هرگز انجام نشده اند و روز به روز عرصه را بر مبارزین آزادیخواه وطن تنگ تر نموده است .
تا فرصت باقیست و امکانات کافی در اختیارتان قرار دارد فریاد بزنید ، هموطنان شما پریشانند ، کارگران ایرانی دربندند ، دانشجویان در اضطرابند ، خداجویان در حصرند .
28 سال گذشت و در آغاز سال جدید میلادی هستیم ، جوان هایمان پیر و افسرده ، مبارزین مان له شده اند .
آیا وقت آن نرسیده که سیاست های بین المللی در سمت و سویی قرار گیرد که آزادی ملّت دربند و اسیر ایران باستان را نشانه رود و ریشه ی سیاستمداران نظام غیر جمهوری ایران را بخشکاند .
به ما کمک کنید ، نگذارید که بیش از این عرصه بر ما تنگ شود ، ما محتاج آزادی هستیم ، به دنیا بگویید نه فقیریم و نه علیلیم ما حیاتمان را نجات از دست شیّادان و مکّارانی می طلبیم که با حربه ی سیاست و دیانت همه چیزمان را به یغما بردند .
دفتر نمايندگي آيت الله بروجردي در اروپا
شنبه هشتم دسامبر 2007 میلادی
آيت الله بروجردي و پيروانش در زندان اوين در اعتصاب غذا بسر مي برند

طبق آخرین اخبار رسیده از منابعی آگاه ، پس از ده روز از دستگیری هفت تن از طرفداران آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی و انتقال آنان به مخوف ترین زندان دنیا ( اوین ـ تهران ) از اوضاع و احوال وخیم ایشان مطلّع شدیم که بر اثر شکنجه و فشارهای جسمی و روحی ، عده ای از این افراد دست به اعتصاب غذا زده و در شرایطی بسیار سخت بسر می برند .
مأمورین وزارت اطلاعات با اعمال شکنجه های روحی و شکستن شخصیّت این عزیزان اتّهاماتی از قبیل جاسوسی برای کشورهای بیگانه و ارتباط با عوامل خارجی در تهدید نظام و امنیّت ملّی را ضمیمه ی پرونده شان کرده اند و با تهدیدهای مختلف که جان ، مال و ناموس افراد را هدف قرار داده اند ، آنها را مجبور به اعترافات دروغین همیشگی که از ترفندهای نظام بی نظام ولایت فقیه می باشد ، کرده اند که به صورت ضبط صدا و تهیه ی ویدئو می باشد .
در همین راستا آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی که از سرسخت ترین و مقاوم ترین مبارزین دیکتاتور ستیز و ضد نظام ولایت فقیه می باشد ، پس از دستگیری اخیر طرفدارانش به سلول انفرادی منتقل نموده و در حال حاضر وضعیّت بسیار نامناسب و رقّّت باری از ایشان گزارش می شود که باعث شده تا این بنده ی خدا به عنوان اعتراض به روند خصمانه و ضد انسانی ، نظام دین انقلاب 57 ، نسبت به تعقیب ، تهدید و دستگیری طرفداران و فشار ممتد از سوی دادگاه ویژه ی روحانیّت به خانواده شان ، دست به اعتصاب غذا بزنند که تنها راه مبارزه در پشت حصارهای زندان وزارت اطلاعات می باشد .
از کلیه ی مجامع حقوقی دنیا خواستاریم تا نسبت به این رفتارهای ضد بشری نظام جمهوری غیر اسلامی ایران واکنش بیشتری نشان داده و با انعکاس اخبار این روحانی معتقد به جدایی دین از سیاست و پیروانش ، زمینه ای جهت صدور قطعنامه ای برای آزادی های فکری و اعتقادی در ایران عزیز و در بندمان لحاظ نمایند .

تهران- خبرگزاري مستقل هواداران آيت الله بروجردي
شنبه هفدهم آذرماه 1386 خورشیدی

۱۳۸۶ آذر ۱۲, دوشنبه

بازداشت وسیع دانشجویان چپگرا در تهران و مازندران
مجيد اشرف نژاد، از دانشجويان چپگرا در گفت و گويی با راديو فردا می گويد که تعدادی از دانشجويان دانشگاه تهران در دو روز گذشته بازداشت شده اند.
وی می گويد: «از زمانی که هفته گذشته دانشجويان «آزادی خواه و برابری طلب» بيانيه ای در مورد گردهم آيی روز دانشجو صادر کرد، تهديدها آغاز شد.»
آقای اشرف نژاد، از اعضای دانشجويان «آزادی خواه و برابری طلب» می گويد که بازداشت دانشجويان «فعال چپ» از روز يکشنبه گذشته با دستگيری مهدی گرايلو آغاز شده است.
آقای اشرف نژاد می افزايد که الناز جمشيدی، انوشه آزادفر، مهدی گرايلو، سعيد حبيبی و آقای کريم زاده از جمله بازداشت شدگان هستند.
در بيانيه دانشجويان «آزادی خواه و برابری طلب» که به مناسبت روز «۱۶ آذر» منتشر شده، آمده است: «با در نظر گرفتن شرايط داخلی و موقعيت بين المللی ايران، اکنون تکليف سنگينی بر دوش جنبش های مترقی اجتماعی، از جمله جنبش دانشجويی نهاده شده است. دانشگاه اکنون نياز حياتی به مقاومت در برابر پروژه ی سلب ابتدايی ترين حقوق صنفی، سياسی و اجتماعی دانشجويان را درک می کند.»
اين بيانيه می افزايد: « نظامی و امنيتی شدن مسلم فضای دانشگاه، بيانگر ضرورت مقاومت همه جانبه ی دانشجويان در برابر سياست های عوامل سرکوب جنبش و تبديل دانشگاه به مقر نظامی و دفاعی جناحين حاکميت است ؛ « دانشگاهی که به اصرار و اعتقاد ما پادگان نيست !»
آقای اشرف نژاد به راديو فردا می گويد که مراسم ۱۶ آذر فقط تجمعی بوده که چند نفر از دانشجويان قرار بوده در آن سخنرانی کنند.
آقای اشرف نژاد می گويد:«کميته ای برای پی گيری مسايل دانشجويان بازداشت شده تشکيل شده است.»
قرار بود جنبش چپ دانشجويی با شعارهای «آزادی برابری»، «دانشگاه پادگان نيست» و «نه به جنگ»، در گردهم آيی در دانشگاه، در روز ۱۶ آذر، شرکت کند.
سايت ها و وبلاگ های دانشجويی خبر می دهند که وزارت اطلاعات همچنين از بسياری از فعالان دانشجويی خواسته تا خود را به این وزارتخانه معرفی کنند.
دستگیری ها در دانشگاه مازندران
بازداشت دانشجويان فعال چپ به تهران محدود نبوده و به نوشته «خبرنامه فعالين مازندران» در استان مازندران نيز تعدادی از اين دانشجويان دستگير شده اند و تعداد بازداشت های فعالان دانشجويی در سراسر کشور به ۱۲ تن می رسد.
دانشجويان «آزادی خواه و برابری طلب» دانشگاه فردوسی مشهد نيز، بيانيه ای در حمايت از دانشجويان بازداشتی منتشر کرده اند.
در اين بيانيه آمده است: «جريانی که از دل توده ی دانشجو برخواسته و با استقلال از جناح های قدرت توانست خود را به مثابه ی تنها آلترناتيو برای تحقق بخشيدن به شعار آزادی و برابری بر همگان معين نمايد.»
به نوشته يکی از وبلاگ های وابسته به جنبش چپ دانشجويی گردهم آيی در دانشگاه مازندران به دليل شرايط امنيتی به وجود آمده به هفته های آينده موکول شده است.
راديو فردا